فیلم رزمی هنر دفاع شخصی

شروع داستان با کتک خوردن کپسی!
کپسی دیویس یک حسابدار آرام و بی حاشیه است که از نظر اجتماعی نمی تواند با محیط کاری خود تطبیق پیدا کند . بعد از ظهر یک روز که در حال تهیه غذا برای سگ خود بود متوجه شد که یک گروه موتورسوار قصد اذیت و آزار او را دارند . وقتی که مطمئن می شوند کپسی اسلحه همراه خود ندارند او را مورد ضرب و جرح قرار می دهند.

کپسی مدتی از کار به دور ماند تا شرایط جسمانی اش بهبود یابد همچنین بدلیل احساس ناامنی که به وی دست داده بود در فکر تهیه یک اسلحه گرم برای محافظت از خود بود. در این داستان کپسی با مردی مواجه می شود که کرسی استادی رشته کاراته را ‘Sensei ‘ در اختیار دارد و از او دعوت می کند تا در این کلاس ها شرکت کند.

شرکت در کلاس های کاراته برای انتقام
بعد از مدتی شرکت در این کلاس ها کپسی نظر خود مبنی بر خرید اسلحه گرم را تغییر می دهد و به جای آن تلاش می کند مهارت خود را ارتقا ببخشد . در یک روز تمرینی ، کیسی با تنها شاگرد دختر آکادمی ، آنا ، ملاقات می کند. آنا دارنده کمربند قهوه ای ، مربی کودکان و دوست هانری است . هانری خود کمربند آبی دارد . کیسی در تلاش است تا با تمرین های متعدد مهارت بالای خود را به هم دوره ای ها و استادش اثبات کند درحالی که به آنا و هانری برای اعلام و ارتقا به مقام های بالاتر بی توجهی می شود.

استاد کپسی را به کلاس های شبانه که تمرین به مراتب های سخت تر و جدی تر نسبت به کلاس های عادی دارد ، دعوت می کند . هانری هم بدون اطلاع قبلی و بدون اجازه استاد در این کلاس شرکت می کند . وقتی نوبت به هانری می رسد تا مهارت خود را به معرض نمایش بگذارد ، استاد آرنج او را از مفصل می شکند و او را از باشگاه اخراج می کند .

در پی این اتفاق ، آنا به سختی توماس ، دارنده کمربند مشکی ، را شکست می دهد تا لیاقت خود برای دریافت این کمربند را به استاد نشان دهد اما استاد بخاطر جنسیت متفاوت آنا و به بهانه عدم توانایی کافی حق او را از این جایگاه سلب می کند . استاد به کپسی این پیشنهاد را می دهد تا به جای گوش دادن به موسیقی ‘ AC ‘ به موسیقی ‘ Heavy metal’ گوش فرا دهد تا حس مردانگی و جنگجویی در او تقویت شود.

کپسی رییس خود را هم می زند!
بعد از ۲ ماه غیبت ، حال کپسی به عنوان یک کارمند نترس و جاه طلب بازگشته است . قدرت و میل رهبری او باعث می شود تا همکاران گستاخ کپسی تحت تاثیر رفتار های او قرار بگیرند و از او حساب ببرند ! البته کپسی حکم خروج خود را خیلی زود با مشتی که به گلوی رئیس خود وارد کرد ، امضا کرد ! هرچند او با این کار شغل خود را از دست داد اما در عوض با پیشنهاد حسابداری استاد خود مواجه شد.

کپسی برای استاد خویش توضیح می دهد که هدفش از شرکت در این کلاس ها انتقام گرفتن از آن موتورسواران و پاسخ به حمله آن هاست . چند روز بعد ، استاد به کپسی اعلام می کند که یکی از عاملین آن شب را در بار در حالی که مست بوده ، دیده است . هدف استاد از انجام این کار ترغیب کپسی بهرای حمله به آن فرد است . کپسی هم آن فرد را به سختی مجروح می سازد اما در کمال شگفتی متوجه می شود مه استادش در حال فیلمبرداری از این نزاع می باشد ! او می فهمد که مظنون یکی از آن موتورسواران نبوده است .

سگ بدبخت را می کشد…
کپسی که بسیار از این اتفاق عصبی و مبهوت شده است ، به خانه باز می گردد . اما سگ خود را بیهوش می یابد ! به سرعت آن را به بیمارستان می رساند اما متعاقبا به او اعلام می شود به دلیل شدت جراحات وارد شده از ضربه پا ( که کپسی تکنیک آن را در اولین جلسه یاد گرفت ) ، سگ مرده است . سپس کپسی به باشگاه می رود استادش را به انجام این کار متهم می کند که با انکار او مواجه می شود.

سگ سیاه
بعد از کلاس بعد از ظهر کل اعضای باشگاه برای موتورسواری به بیرون می روند . موتور هایی که برای کپسی بسیار آشناست . هدف آن ها خفت گیری از افرادی هستند که بر سر راه آنان قرار می گیرند . هدف کپسی و آنا به عنوان یک گروه یک پلیس نامحسوس است . در این درگیری آنا به ضرب گلوله از ناحیه پا آسیب می بیند و کپسی با موافقت استاد پلیس را به قتل می رساند . سپس کپسی آنا را به خانه می برد اما با صحنه ای عجیب روبرو می شود . یک سگ در خانه اوست که توسط استاد به او اهدا شده است . پس از این اتفاق عجیب کپسی به باشگاه می رود تا بیشتر تحقیق کند .

در این حین ، یک مکان ممنوعه در باشگاه پیدا می کند که اشیاء بسیار عجیب و مرموزی در آن جا وجود دارد : کوره آدم سوزی فعال ، جسد هانری که از کمربندش آویزان شده است ، لیست سیاه ، و چند ویدئو که اثبات می کنند مهاجمان آن شب استاد ، توماس و آنا به همراه چند تن دیگر بوده اند . و در این میان این آناست که سایرین را از کشتن کپسی منصرف می کند . و....
.
.
.
#‌فیلم_رزمی #‌دانلود_فیلم_رزمی