تصفیه حساب یا تسویه حساب؟!

تصفیه حساب یا تسویه حساب؟!

تصفیه در عربی به معنای «پاک کردن و پالوده کردن» است و تصفیه حساب در موردی به کار میرود که حساب پرداخته و پاک شده باشد و دیگر کسی طلبکار نباشد.

تسویه حساب وقتی به کار میرود که بین این دو ردیف موازنه برقرار کنند بی آنکه حساب یا رابطه مالی بسته شود یا پایان پذیرد. در امور مالی، تسویه و تصفیه حساب هر دو کاربرد دارند و گاه همزمان رخ میدهند. ساده تر اینکه، در امور روزمره، شما حسابتان را معمولاً با دیگران صاف میکنید، که به آن تصفیه حساب گویند.ولی در امور بانکی و روابط مالیِ حسابداریها، تسویه حساب بیشتر رخ میدهد و تصفیه حساب اغلب بعد از تسویه انجام میشود.

مثال ۱ : خدمتم که تمام شد، برگه ی تصفیه حساب را گرفتم و با خوش حالی به حسابداری رفتم.

مثال ۲ : مدتی بود دفترها را ثبت روزانه نکرده بودیم. نمی دانستیم چقدر بدهکاریم و چقدر بستانکار. امروز حساب ها را ثبت کردیم و خوشبختانه تسویه شد. (یعنی میزان بدهکاری و بستانکاری مساوی شد. تسویه حساب، بیشتر در حسابداری کاربرد دارد.)

مثال ۳ : در محاوره نیز میگوییم حسابم را با طرف صاف کردم! (نمیگوییم مساوی کردم!)(میگوییم تصفیه حساب کردم)

مثال ۴ : در حسابداری میگوییم حساب بستانکار و بدهکار را مساوی کردم. (تسویه حساب کردم)
بنابراین تسویه حساب ، عمومیت ندارد و فقط در سیستم حسابداری کاربرد دارد و با « تصفیه ی حساب» نیز مترادف (هم معنی) نیست.