حاج محمود کریمی - جفت (گرچه پر رنج و بلایم؛ خاک عشّاقم)
حاج محمود کریمی - جفت (گرچه پر رنج و بلایم؛ خاک عشّاقم)
حاج محمود کریمی
#امام حسین
#حاج محمود کریمی
#محمود کریمی
#مداحی
#ماه محرم
اين قطعه مربوط به مراسم عزاداری شب دوم ماه محرّم در سال 1404 مىباشد كه در هیأت رایةالعباس (علیهالسّلام) اجرا شده است.
متن شعر:
گرچه پر رنج و بلایم؛ خاک عشّاقم
من محلّ امتحان اولیایم؛ مکّه، هم رتبهی من، فخر ندارد
سر به طاق عرش سایم؛ سیّد شباب جنّت به سرم پای گذارد
تربتم به یمن اجلال نزول شاه، دارو؛ سایهسارم، پر جبریل
باد در عرصهی من گرفته هوهو؛ سینهام مخزن الاسرار
هستم آرامگه یکیک انصار؛ من زمین کربلایم؛ هله بیکم یا زوّار
مدفن آل حسین و قبلهگاه اهل دینم
تربتم، سرمهی چشم انبیاء و ملجأ اهل یقینم
بوستان لالههایم ؛ همهی أرض و سماوات شدند خوشهچینم
نه فقط محمل تشریف حسینم، من قدمگاه امیرالمؤمنینم
چشم من، فرات جاری؛ دائماً بودم گرم سوگواری
هر تپش سینهی من قرین درد و بیقراری
تا که ناگه شدم آرامگه محمل زینب
فخر بر عالم و آدم دارم که شده خاک من از لطف خدا، گرد کف پای ابوفاضل زینب
شاهد صبر و شجاعت هستم؛ شاهد طغیان بحر صلابت هستم
شاهد طوفان آنکه به زینت پدر گشته ملقّب هستم
شاهد میدانداری عقیله العرب، زینب هستم
من زمین کربلایم؛ هله بیکم یا زوّار
عرصهی محشر عظما، منم و صحنهی نبرد حیدری مولا، منم و
عشق را واضح و بیپرده تماشا کردم
اینکه اکبر همه را کُن فَیَکون کرده، تماشا کردم
به خدا مات تماشا هستم؛ محو یکّهتازی زینب کبری هستم
به خدا لرزیدم؛ تا به حدّ مرگ، یکّه خوردم و ترسیدم
تا که غرّش ابوفاضل را بشنیدم
نخلهای علقمه در نظرم خرد شدند، تا قد و قامت رعنای عمو را دیدم
چشم بد دور از این قامت باد؛ تا أنا بن مرتضی گفت، گره در نفس باد افتاد
همه را ریخت به هم؛ همهمه را ریخت به هم
بر و باد و مه و خورشید به دستش بودند
به خدا لرزه به دلها انداخت
هر ستون مانده در عرش خدا قائمه را ریخت به هم
جملهی اهل جفا را همه از پا انداخت
رزم طوفانی کرد؛ همهی علقمه را ریخت به هم
حاج محمود کریمی
#امام حسین
#حاج محمود کریمی
#محمود کریمی
#مداحی
#ماه محرم
اين قطعه مربوط به مراسم عزاداری شب دوم ماه محرّم در سال 1404 مىباشد كه در هیأت رایةالعباس (علیهالسّلام) اجرا شده است.
متن شعر:
گرچه پر رنج و بلایم؛ خاک عشّاقم
من محلّ امتحان اولیایم؛ مکّه، هم رتبهی من، فخر ندارد
سر به طاق عرش سایم؛ سیّد شباب جنّت به سرم پای گذارد
تربتم به یمن اجلال نزول شاه، دارو؛ سایهسارم، پر جبریل
باد در عرصهی من گرفته هوهو؛ سینهام مخزن الاسرار
هستم آرامگه یکیک انصار؛ من زمین کربلایم؛ هله بیکم یا زوّار
مدفن آل حسین و قبلهگاه اهل دینم
تربتم، سرمهی چشم انبیاء و ملجأ اهل یقینم
بوستان لالههایم ؛ همهی أرض و سماوات شدند خوشهچینم
نه فقط محمل تشریف حسینم، من قدمگاه امیرالمؤمنینم
چشم من، فرات جاری؛ دائماً بودم گرم سوگواری
هر تپش سینهی من قرین درد و بیقراری
تا که ناگه شدم آرامگه محمل زینب
فخر بر عالم و آدم دارم که شده خاک من از لطف خدا، گرد کف پای ابوفاضل زینب
شاهد صبر و شجاعت هستم؛ شاهد طغیان بحر صلابت هستم
شاهد طوفان آنکه به زینت پدر گشته ملقّب هستم
شاهد میدانداری عقیله العرب، زینب هستم
من زمین کربلایم؛ هله بیکم یا زوّار
عرصهی محشر عظما، منم و صحنهی نبرد حیدری مولا، منم و
عشق را واضح و بیپرده تماشا کردم
اینکه اکبر همه را کُن فَیَکون کرده، تماشا کردم
به خدا مات تماشا هستم؛ محو یکّهتازی زینب کبری هستم
به خدا لرزیدم؛ تا به حدّ مرگ، یکّه خوردم و ترسیدم
تا که غرّش ابوفاضل را بشنیدم
نخلهای علقمه در نظرم خرد شدند، تا قد و قامت رعنای عمو را دیدم
چشم بد دور از این قامت باد؛ تا أنا بن مرتضی گفت، گره در نفس باد افتاد
همه را ریخت به هم؛ همهمه را ریخت به هم
بر و باد و مه و خورشید به دستش بودند
به خدا لرزه به دلها انداخت
هر ستون مانده در عرش خدا قائمه را ریخت به هم
جملهی اهل جفا را همه از پا انداخت
رزم طوفانی کرد؛ همهی علقمه را ریخت به هم
- 🙈
- 🙉
- 🙊
- 💛
- ❤
- 💔
- 💯
- 💢
- ✋
- ✌
- 👍
- 👎
- ✊
- 👏
- 👈
- 👉
- 🙏
- 💪
- 🎬
- 🐥
- 🌹
- 🍁
- 🍉
- 🍕
- 🍳
- 🎂
- 🎈
- ☕
- 🌍
- 💩
- 🚗
- ⏰
- ☔
- 📙
- ⭐
- 😀
- 😂
- 😉
- 😊
- 😍
- 😘
- 💋
- 😋
- 😜
- 👀
- 😐
- 😕
- 😎
- 😌
- 😒
- 😬
- 😔
- 😢
- 😭
- 😷
- 😎
- 😨
- 😱
- 😡
- 😠
😊
مشاهده نظرات
X
این ویدیو
×
گزارش تخلف
×در صورتیکه توضیحی در مورد گزارش تخلف دارید در کادر زیر بنویسید
افزودن به لیست پخش
×دانلود اپلیکیشن فیلو
×برای دانلود این ویدیو، اپلیکیشن فیلو را از مارکت ها یا بصورت مستقیم نصب کنید.
در صورتی که اپلیکیشن فیلو را نصب کرده اید؛ برای تماشا یا دانلود این ویدیو وارد اپلیکیشن شده، از منو گزینه اسکن را انتخاب کرده و کد زیر را اسکن کنید.
