تماشای ویدیو با ip خارج از ایران ممکنه براتون کند باشه؛ پس اگه فیلترشکن فعاله، حتما خاموش و صفحه رو رفرش کنید.
سریال ستایش فصل اول قسمت اول
سریال ستایش فصل اول قسمت اول
ستایش یک مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانی سعید سلطانی و نویسندگی سعید مطلبی است. به گفته کارگردان و بازیگران مجموعه، بانی و طراح این سریال ایرج قادری بودهاست. در ساخت این سریال از فیلم واکنش پنجم اثر تهمینه میلانی اقتباس شدهاست. بازیگران اصلی این مجموعه نرگس محمدی و داریوش ارجمند هستند.[۲][۳][۴][۵][۶][۷]
توضیحات
فصل اول
تولید فصل اول آن از سال ۱۳۸۸ آغاز شد و سال ۱۳۹۰ پایان یافت، پخش آن از ۱۲ آذر ماه ۱۳۸۹ آغاز شد و در ۶ آبان ۱۳۹۰ به پایان رسید.
فصل دوم
تولید فصل دوم از سال ۱۳۹۱ آغاز شد و سال ۱۳۹۲ به پایان رسید، پخش سری دوم از ۲۷ دی ۱۳۹۲ آغاز گردید و در ۲۴ مرداد ۱۳۹۳ به پایان رسید.[۸]
فصل سوم
تولید فصل سوم پس از ۵ سال در سال ۱۳۹۷ شروع و در همان سال بهپایان رسید و از ۲۲ شهریور تا ۷ آبان ۱۳۹۸ بهروی آنتن شبکه سوم سیما رفت.
داستان سریال
فصل اول
سریال ستایش، قصهٔ دختر جوانی به نام ستایش را روایت میکند که برای نجات برادرش از خطری که در پی فرار او از خدمت سربازی وی را تهدید میکند، به دوست برادر خود، طاهر فردوس پناه برده و با تمهیداتی برادرش را راهی مرز مینماید. محمد، برادر ستایش در مرز کشته شده و طاهر به زندان میافتد. در نهایت با رضایت خانوادهٔ محمد، طاهر از زندان آزاد شده و از آنجایی که مجذوب و شیفتهٔ ستایش شده بود، علیرغم مخالفت خانوادهٔ خود و خانوادهٔ ستایش و با وجود میل باطنی ستایش، با او ازدواج نموده و صاحب دو فرزند دختر و پسر میشود. طاهر همسر ستایش بهدلیل حسادت همسر برادر خود (انیس، همسر صابر) که میخواست طاهر را بکشد تا پس از مرگ حشمت فردوس تمام مال و اموالش به صابر و در واقع خودش و فرزندانش برسد، متهم به حمل مواد مخدر گشته و پس از فرار از دست مأمورین پلیس در تصادفی به کما رفته و دچار مرگ مغزی میشود و پس از مدتی، از دنیا میرود. ستایش در فراغ برادر، همسر و مادر خود و با وضعیت نامناسب پدرش به زندگی با دو فرزندش همچنان ادامه داده و از دست پدر شوهر خود، حشمت فردوس که میخواست سرپرستی محمد را برعهده بگیرد تا به گفتهٔ خودش اسم او را به یدک بکشد، فرار میکند و مخفیانه از تهران میرود. آنها پس از فرار به شهرهای مختلف سرانجام به اکبرآباد، زادگاه مادرش و پیش پدربزرگ او، خان بهادر اکبرآبادی (جمشید مشایخی) میروند. اما در آنجا خان دوم ده، فتحاللهخان گلهداری (شهاب عسگری) از محمود پدر ستایش کینه دیرینه دارد. سی سال قبل پدر ستایش در جوانی پسر کوچک فتحاللهخان را که گم شده بود، در شب عاشورا به داخل حسینیه میبرد؛ اما بهعلت خوابآلودگی و برای اینکه آبرویش پیش بهادر خان نرود او را از تعزیه خان بهادر بیرون میکند و او در راه اسیر گرگها شده و کشته میشود. فتحالله خان پس از آن با خود عهد بست که انتقام پسرش را از محمود بگیرد. پدر ستایش که به بیماری آلزایمر مبتلاست شبانه از خانه خان بهادر بیرون میرود و اتفاقی نوه فتحالله خان را که در جنگل گم شده بود نجات میدهد اما خودش طعمه گرگها شده و میمیرد. مرگ پدر ستایش و نجات نوه فتحاللهخان توسط او، سبب آشتی و دوستی فتحاللهخان گلهداری و خان بهادر و اهالی علیامحله و سفلیمحله اکبرآباد میشود اما از طرفی، محل سکونت جدید ستایش نیز برای فردوس توسط پلیس آشکار شده و او میخواهد به آنجا برود، اما قبل از رفتن سکته میکند و صابر را جای خود میفرستد، صابر که سودای اموال فردوس را دارد، به پلیس دروغ میگوید که آنها را نمیشناسد. پدربزرگ ستایش سند یک مغازه که هدیه عروسی پدرش بود را به او میدهد و ستایش با کمک او یک خانه اجاره میکند و به آنجا پناه میبرد.
فصل دوم
در فصل دوم این مجموعه، ستایش با دو فرزند خود نازگل و محمد و با فامیلی مستعار رودباری (بهجای فردوس) و پس از گذشت ۲۲ سال از آن قضایا در منطقهای در شمال کشور زندگی میکند و صاحب رستورانی محبوب در میان مردم است. پسر او محمد ماهیفروشی دارد و با موتورش ماهیها را به خانه مشتریان میبرد. بهصورت اتفاقی حشمت فردوس که با خانوادهاش به ویلایشان در شمال آمدهاند، از محمد ماهی میخرد. بعد از آن محمد هر بار با بهانهای به خانه آنها میرود، چون هم از نوهٔ حشمت فردوس (دختر صابر) خوشش آمده و هم میخواهد پیش حشمت کار کند تا ثروتمند شود. حشمت او را برای جاروکشی در میدان ترهبارش استخدام میکند و محمد راهی تهران میشود تا پیش او کار کند. از طرفی دیگر استاد دانشگاه نازگل از او خواستگاری میکند و از ستایش و نازگل میخواهد که به تهران نقل مکان کنند و عروسی را آنجا گرفته و ماندگار شوند. ستایش بعد از آمدن به تهران به منزل دوست قدیمی خود، عاطفه میرود. صابر، پسر حشمت فردوس نیز رام زنی بهنام پریسیما که از طرف فردی ناشناس اجیر شده و در واقع دختر صفایی و برادر زاده انیس است، میشود و با کمک او وکالت تمام اموال حشمت را با کلاهبرداری از او میگیرد. ستایش نیز توسط همسر عاطفه، دوست قدیمی خود میفهمد که اگر رضایت پدربزرگ نازگل یعنی حشمت فردوس نباشد عقد از لحاظ شرعی باطل است، و بهدنبال حشمت فردوس میرود. از طرفی دیگر محمد که رانندهٔ حشمت است، دختران صابر را به میل خودشان پیش دوستانشان و خوشگذرانیهایشان میبرد و آنها نیز محمد را تهدید میکنند که چیزی به پدربزرگشان نگوید، اما یک شب بعد از برگرداندن آنها از مهمانی، محمد با کسانی که به نوههای فردوس مواد داده بودند درگیر میشود و آنها را کتک میزند؛ دختران صابر نیز که با خواست خودشان از آن افراد مواد گرفته بودند، از این کار محمد عصبانی میشوند و برای اینکه از دست او خلاص شوند، به دروغ به حشمت فردوس میگویند که محمد به آنها نظر دارد؛ به همین دلیل حشمت درصدد اخراج اوست که ستایش برای گرفتن رضایت از حشمت فردوس برای عقد دخترش وارد دفتر او میشود و حشمت و محمد را در آنجا میبیند. سپس حشمت با دقت به ستایش نگاه میکند و او را میشناسد. رابطهٔ محمد و حشمت ادامه پیدا میکند و در همین میان، صابر، پسر بزرگ حشمت با گول زدن رستم (مباشر حشمت فردوس)کلید گاو صندوق رو میگیرید و با تحریک همسر سومش پریسیما صفایی (برادرزادهٔ انیس) از وکالتنامهٔ حشمت سوءاستفاده کرده و همهٔ اموال پدرش را بهنام پریسیما میکند. حشمت نیز بههمراه محمد مجبور به ترک خانهاش میشود.[۹]
فصل سوم
در فصل سوم، حشمت فردوس که بهدنبال بازیابی اعتبار از دست رفتهاش است، بهواسطهٔ نوهاش محمد، به ستایش نزدیک و در خانهٔ او ساکن میشود. صابر که از رفتارش با حشمت پشیمان است، با نقشهٔ پریسیما کشته میشود و پریسیما صاحب همهٔ اموال حشمت فردوس میگردد. انیس، توانایی تکلم خود را بازمییابد و تهدیدی بزرگ برای پریسیما محسوب میشود. در همین گیر و دار، ستایش درگیر یک رابطهٔ عاطفی با پسر همسایهاش میشود. رابطهای که مشکلات جدیدی را پیش رویش میگذارد. حشمت فردوس با همراهی نوهاش، محمد و همکاری زن باغداری به نام «خانم بزرگ»، موفق میشود بخشی از سرمایه از دست رفتهٔ خود را برگرداند. از طرفی نازگل، نوهٔ حشمت با همکاری شوهرش موفق میشود اسنادی برای ابطال وکالتنامهٔ حشمت فردوس به پسرش که موجب از دست رفتن اموالش شدهاست، بهدست بیاورد. در همین اثنا، مهدی مظفری که به ستایش علاقهمند شده، از او خواستگاری میکند، اما در اتفاقی ناگهانی تصادف میکند. ستایش، پس از این تصادف تصمیم میگیرد به مهدی جواب مثبت بدهد. این تصمیم او با واکنش منفی اعضای خانواده همراه است. ستایش علیرغم مخالفت خانوادهاش با مهدی مظفری ازدواج میکند. پریسیما که از موفقیت وکلای فردوس در ممانعت از فروش اموالش با خبر میشود با همکاری رانندهاش حمید صناداری، نقشه قتل حشمت فردوس را میکشد و برای این کار از زیور، زن دوم صابر کمک میگیرد. انیس، زن اول صابر که از نقشه پریسیما باخبر است، حشمت را از نقشه قتل مطلع میکند. اما حشمت باور نمیکند و سر قرار میرود. زیور، حشمت را به یک کارخانه قدیمی میکشاند، سپس حمید و همدستانش حشمت را دوره میکنند تا او را به قتل برسانند. در همین اثنی با اطلاع محسن و نازگل، پلیس از راه میرسد و حمید، زیور و بقیه همدستانش را دستگیر میکند. پریسیما پس از تماس حمید و دریافت خبر دستگیریشان، به انیس حمله میکند تا او را خفه کند. صفایی که سردرد شدیدی دارد و درحالیکه اسلحه در دستش است، با دیدن این صحنه سراسیمه، خود را به حیاط خانه میرساند و بهسمت پریسیما شلیک میکند و او را به قتل میرساند. حشمت فردوس که حالا قاتلان پسرش را میشناسد، اعلام میکند شکایتی از کسی ندارد. پس از پایان این غائله، حشمت از ستایش درخواست کرد که برای او از خانم بزرگ خواستگاری کند. ستایش نیز بههمراه محمد از خانم بزرگ خواستگاری میکنند. خانم بزرگ بهشرط سپردن کارها به محمد و بازنشسته شدن حشمت و همچنین برگزاری مراسم عروسی، به حشمت جواب مثبت میدهد و با او ازدواج میکند. اموال حشمت با پیگیری نازگل و محسن باز پس گرفته میشود و ستایش و محمد ادارهٔ غرفهٔ میوهفروشی و میدان ترهبار فردوس را برعهده میگیرند.
انتقادات
سریال بابت مسائل کیفی، مورد انتقاد بسیار قرار گرفت، یکی از این مسائل گریم بازیگر نقش ستایش یعنی نرگس محمدی، بود. انتقادات بابت این بود که گریم چهره او بهعنوان زنی پا بهسن گذاشته چندان رضایتبخش نبود و برای نشان دادن کهولت سنش به یک عینک و حداقل گریم بسنده شده بود، مسئله ای که در فصل سوم سریال بدتر شد و چهره او که باید زنی سالخورده باشد بدون هیچگونه گریم و چین چروک و نشانی از کهولت سن، به تصویر درآمد، نکته این بود که در فصل سوم دیگر خبری از همان عینک و گریم حداقلی که در فصل قبل وجود داشت نیز نبود، این مسئله بسیار مورد انتقاد قرار گرفت. برخی سریال را «توهین به شعور مخاطب» قلمداد کردند.[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]
در فصل سوم به دلیل مهاجرت رامسین کبریتی که بازیگر نقش صابر در دو فصل قبلی این سریال بود، یاسر حقشناس به عنوان بدل نقش او انتخاب شد، اما کوچکترین دیالوگی از او پخش نشد؛ دوربین از نماهایی که زیاد مشخص نبود تصویر وی را به صورت فلو در چند سکانس نشان داد و در نهایت سازندگان سریال با چیدن سناریوی کشته شدن صابر بعد از چند قسمت، مشکل نبودن بازیگر اصلی را به این شیوه حل کردند که مورد انتقاد قرار گرفت.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]
پس از ساخته شدن فصل سوم، برخی خبرگزاریها معتقد بودند که سطح کیفی سریال تغییری پیدا نکرده و همچون فصل گذشته ضعیف است. این مسئله باعث طرح این پرسش شد که چگونه سریالی با استانداردهایی نازل این چنین مورد توجه عامه قرار میگیرد. تحلیلهای مذکور معتقد بود که سریال فوق بهلحاظ فرمی در دسته داستانهای عامهپسند قرار میگیرد، داستانهایی که صرفاً برای سرگرمی ساخته شدند و فاقد پیچیدگی و مفاهیم خاص هستند.[۱۹][۲۰][۲۱]
بازیگران
بازیگران فصل اول سریال ستایش
بازیگر نقش
داریوش ارجمند حشمت فردوس
نرگس محمدی ستایش نادری
محمود عزیزی محمود نادری
مهدی پاکدل طاهر فردوس
سیما تیرانداز انیس صفایی
رامسین کبریتی صابر فردوس
جمشید مشایخی خان بهادر اکبرآبادی
گوهر خیراندیش زعفران باجی
مهدی سلوکی محمد نادری
فرهاد متقی قاسمی
شیوا خنیاگر عاطفه قاسمی (عاطی)
زهرا سعیدی نرگس اکبرآبادی
کریم قربانی متصدی کارخانه
رابعه اسکویی مریم
نادر سلیمانی قاسم
مهوش وقاری ژاله
پروین ملکی همسر کریم مشکینآبادی
مختار سائقی شعبانی
پروین میکده مریض بیمارستان
مجید شهریاری فیاضی
مهدی میامی غلام غلامی
قاسم زارع سرگرد ابراهیم جعفری
ناصر گیتی جاه صفر
محرم زینالزاده کریم مشکینآبادی
مسعود ولدبیگی دکتر یوسف ملکی
سیامک اشعریون خردسالی محمد فردوس
فرحناز منافی ظاهر ملوک خانم
محمد عمرانی عمو سبحان
کاظم افرندنیا قاسم (اکبر بلنده)
رضا ایرانمنش مهندس علیرضا رحمانی
آزیتا لاچینی حاج خانم
شایسته ایرانی زیور
امیر آتشانی فریدون کوچکی ساحلی
قربان نجفی صفایی
رضا آحادی محمد فردوس
نادر پیرزاده امره
پانیذ برزعلی عاطفه اکرمی
اتابک نادری سروان
محسن افشار سروان
اسماعیل سلطانیان حسن
مریم بوبانی عمه عزیز
محمدهادی قمیشی قاضی
سپیده عنایتی نازگل فردوس
آهو کاظمی عروس خانبهادر
زهرا خضرایی گل بانو
محمدرضا نجفی کاک مراد
جمال انوش بنگاه دار
کریم بیانی محسن
امیرعباس توفیقی استوار
حمید جدیدی صادق مشکین آبادی
مجید امیری مامور
شهاب عسگری فتحاللهخان گلهداری
بازیگران فصل دوم
بازیگر نقش
داریوش ارجمند حشمت فردوس
نرگس محمدی ستایش نادری
(ثنابانو رودباری)
مهدی سلوکی محمد فردوس (محمد رودباری)
حدیث میرامینی نازگل فردوس (فاطمه رودباری)
رامسین کبریتی صابر فردوس
سیما تیرانداز انیس صفایی
امیرمحمد زند محسن وحیدی
فریبا نادری پریسیما صفایی
قربان نجفی صفایی
امید علیمردانی رستم مباشر حشمت فردوس
آتش تقیپور حاج یوسف کریمی
فرجالله گلسفیدی ماهی فروش
شهناز شهبازی عاطفه اکرمی
ساقی زینتی اختر الملوک
صفا آقاجانی جهانتاج
کاظم افرندنیا اکبر بلنده
مجید مشیری بازپرس
حمیدرضا هدایتی دوست حشمت فردوس
آتیه جاوید شوکت محمدپور
سعید پیردوست
سیروس اسنقی مرتضی مشیری
صدرا سیدقاسمی علیمراد
نرگس امینی زیور
فریبا طالبی رعنا فردوس
نازلی رجب پور لیلا فردوس
سعیده رودبارکی دلارام
فهیمه مومنی مهری وحیدی
بازیگران فصل سوم
بازیگر نقش
داریوش ارجمند حشمت فردوس
مهدی سلوکی محمد فردوس
لاله مرزبان نازگل فردوس
نرگس محمدی ستایش نادری
سیما تیرانداز انیس صفایی
فریبا نادری پریسیما صفایی
فرهاد جم حاجآقا بهبودی
قربان نجفی صفایی
مهتاج نجومی خانم مظفری
امیرمحمد زند محسن وحیدی
شهرام پوراسد مهدی مظفری
بهزاد خداویسی سرگرد صداقت
مهدی میامی غلام غلامی
اکرم محمدی خانم بزرگ
امید علیمردانی رستم(مباشر حشمت فردوس)
کیهان ملکی سامان
شهروز ابراهیمی فلاحتی
سینا شفیعی حمید صناداری
آتش تقیپور حاج یوسف کریمی
سعید پیردوست سعید وحیدی
کمند امیرسلیمانی سارا
شبنم قربانی خانم زهدی
نرگس امینی زیور
رسول نجفیان برادر خانم مظفری (آقای مظفری)
محمدرضا داوودنژاد کمال یعغوبی
نگار جوکار لیلا فردوس
مهرنوش ستاری رعنا فردوس
مریم خدارحمی آهو
صدرا سیدقاسمی علیمراد
محمدهادی قمیشی قاضی
مینا دلشاد عزت
علی میلانی علی آقا
محسن افشار پلیس
کریم قربانی فاضل کسمایی
مریم نیک رفتار پرستار انیس
علی طالبلو مرادی
مجید شهریاری ابوخالد
صفا آقاجانی جهانتاج
ستایش یک مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانی سعید سلطانی و نویسندگی سعید مطلبی است. به گفته کارگردان و بازیگران مجموعه، بانی و طراح این سریال ایرج قادری بودهاست. در ساخت این سریال از فیلم واکنش پنجم اثر تهمینه میلانی اقتباس شدهاست. بازیگران اصلی این مجموعه نرگس محمدی و داریوش ارجمند هستند.[۲][۳][۴][۵][۶][۷]
توضیحات
فصل اول
تولید فصل اول آن از سال ۱۳۸۸ آغاز شد و سال ۱۳۹۰ پایان یافت، پخش آن از ۱۲ آذر ماه ۱۳۸۹ آغاز شد و در ۶ آبان ۱۳۹۰ به پایان رسید.
فصل دوم
تولید فصل دوم از سال ۱۳۹۱ آغاز شد و سال ۱۳۹۲ به پایان رسید، پخش سری دوم از ۲۷ دی ۱۳۹۲ آغاز گردید و در ۲۴ مرداد ۱۳۹۳ به پایان رسید.[۸]
فصل سوم
تولید فصل سوم پس از ۵ سال در سال ۱۳۹۷ شروع و در همان سال بهپایان رسید و از ۲۲ شهریور تا ۷ آبان ۱۳۹۸ بهروی آنتن شبکه سوم سیما رفت.
داستان سریال
فصل اول
سریال ستایش، قصهٔ دختر جوانی به نام ستایش را روایت میکند که برای نجات برادرش از خطری که در پی فرار او از خدمت سربازی وی را تهدید میکند، به دوست برادر خود، طاهر فردوس پناه برده و با تمهیداتی برادرش را راهی مرز مینماید. محمد، برادر ستایش در مرز کشته شده و طاهر به زندان میافتد. در نهایت با رضایت خانوادهٔ محمد، طاهر از زندان آزاد شده و از آنجایی که مجذوب و شیفتهٔ ستایش شده بود، علیرغم مخالفت خانوادهٔ خود و خانوادهٔ ستایش و با وجود میل باطنی ستایش، با او ازدواج نموده و صاحب دو فرزند دختر و پسر میشود. طاهر همسر ستایش بهدلیل حسادت همسر برادر خود (انیس، همسر صابر) که میخواست طاهر را بکشد تا پس از مرگ حشمت فردوس تمام مال و اموالش به صابر و در واقع خودش و فرزندانش برسد، متهم به حمل مواد مخدر گشته و پس از فرار از دست مأمورین پلیس در تصادفی به کما رفته و دچار مرگ مغزی میشود و پس از مدتی، از دنیا میرود. ستایش در فراغ برادر، همسر و مادر خود و با وضعیت نامناسب پدرش به زندگی با دو فرزندش همچنان ادامه داده و از دست پدر شوهر خود، حشمت فردوس که میخواست سرپرستی محمد را برعهده بگیرد تا به گفتهٔ خودش اسم او را به یدک بکشد، فرار میکند و مخفیانه از تهران میرود. آنها پس از فرار به شهرهای مختلف سرانجام به اکبرآباد، زادگاه مادرش و پیش پدربزرگ او، خان بهادر اکبرآبادی (جمشید مشایخی) میروند. اما در آنجا خان دوم ده، فتحاللهخان گلهداری (شهاب عسگری) از محمود پدر ستایش کینه دیرینه دارد. سی سال قبل پدر ستایش در جوانی پسر کوچک فتحاللهخان را که گم شده بود، در شب عاشورا به داخل حسینیه میبرد؛ اما بهعلت خوابآلودگی و برای اینکه آبرویش پیش بهادر خان نرود او را از تعزیه خان بهادر بیرون میکند و او در راه اسیر گرگها شده و کشته میشود. فتحالله خان پس از آن با خود عهد بست که انتقام پسرش را از محمود بگیرد. پدر ستایش که به بیماری آلزایمر مبتلاست شبانه از خانه خان بهادر بیرون میرود و اتفاقی نوه فتحالله خان را که در جنگل گم شده بود نجات میدهد اما خودش طعمه گرگها شده و میمیرد. مرگ پدر ستایش و نجات نوه فتحاللهخان توسط او، سبب آشتی و دوستی فتحاللهخان گلهداری و خان بهادر و اهالی علیامحله و سفلیمحله اکبرآباد میشود اما از طرفی، محل سکونت جدید ستایش نیز برای فردوس توسط پلیس آشکار شده و او میخواهد به آنجا برود، اما قبل از رفتن سکته میکند و صابر را جای خود میفرستد، صابر که سودای اموال فردوس را دارد، به پلیس دروغ میگوید که آنها را نمیشناسد. پدربزرگ ستایش سند یک مغازه که هدیه عروسی پدرش بود را به او میدهد و ستایش با کمک او یک خانه اجاره میکند و به آنجا پناه میبرد.
فصل دوم
در فصل دوم این مجموعه، ستایش با دو فرزند خود نازگل و محمد و با فامیلی مستعار رودباری (بهجای فردوس) و پس از گذشت ۲۲ سال از آن قضایا در منطقهای در شمال کشور زندگی میکند و صاحب رستورانی محبوب در میان مردم است. پسر او محمد ماهیفروشی دارد و با موتورش ماهیها را به خانه مشتریان میبرد. بهصورت اتفاقی حشمت فردوس که با خانوادهاش به ویلایشان در شمال آمدهاند، از محمد ماهی میخرد. بعد از آن محمد هر بار با بهانهای به خانه آنها میرود، چون هم از نوهٔ حشمت فردوس (دختر صابر) خوشش آمده و هم میخواهد پیش حشمت کار کند تا ثروتمند شود. حشمت او را برای جاروکشی در میدان ترهبارش استخدام میکند و محمد راهی تهران میشود تا پیش او کار کند. از طرفی دیگر استاد دانشگاه نازگل از او خواستگاری میکند و از ستایش و نازگل میخواهد که به تهران نقل مکان کنند و عروسی را آنجا گرفته و ماندگار شوند. ستایش بعد از آمدن به تهران به منزل دوست قدیمی خود، عاطفه میرود. صابر، پسر حشمت فردوس نیز رام زنی بهنام پریسیما که از طرف فردی ناشناس اجیر شده و در واقع دختر صفایی و برادر زاده انیس است، میشود و با کمک او وکالت تمام اموال حشمت را با کلاهبرداری از او میگیرد. ستایش نیز توسط همسر عاطفه، دوست قدیمی خود میفهمد که اگر رضایت پدربزرگ نازگل یعنی حشمت فردوس نباشد عقد از لحاظ شرعی باطل است، و بهدنبال حشمت فردوس میرود. از طرفی دیگر محمد که رانندهٔ حشمت است، دختران صابر را به میل خودشان پیش دوستانشان و خوشگذرانیهایشان میبرد و آنها نیز محمد را تهدید میکنند که چیزی به پدربزرگشان نگوید، اما یک شب بعد از برگرداندن آنها از مهمانی، محمد با کسانی که به نوههای فردوس مواد داده بودند درگیر میشود و آنها را کتک میزند؛ دختران صابر نیز که با خواست خودشان از آن افراد مواد گرفته بودند، از این کار محمد عصبانی میشوند و برای اینکه از دست او خلاص شوند، به دروغ به حشمت فردوس میگویند که محمد به آنها نظر دارد؛ به همین دلیل حشمت درصدد اخراج اوست که ستایش برای گرفتن رضایت از حشمت فردوس برای عقد دخترش وارد دفتر او میشود و حشمت و محمد را در آنجا میبیند. سپس حشمت با دقت به ستایش نگاه میکند و او را میشناسد. رابطهٔ محمد و حشمت ادامه پیدا میکند و در همین میان، صابر، پسر بزرگ حشمت با گول زدن رستم (مباشر حشمت فردوس)کلید گاو صندوق رو میگیرید و با تحریک همسر سومش پریسیما صفایی (برادرزادهٔ انیس) از وکالتنامهٔ حشمت سوءاستفاده کرده و همهٔ اموال پدرش را بهنام پریسیما میکند. حشمت نیز بههمراه محمد مجبور به ترک خانهاش میشود.[۹]
فصل سوم
در فصل سوم، حشمت فردوس که بهدنبال بازیابی اعتبار از دست رفتهاش است، بهواسطهٔ نوهاش محمد، به ستایش نزدیک و در خانهٔ او ساکن میشود. صابر که از رفتارش با حشمت پشیمان است، با نقشهٔ پریسیما کشته میشود و پریسیما صاحب همهٔ اموال حشمت فردوس میگردد. انیس، توانایی تکلم خود را بازمییابد و تهدیدی بزرگ برای پریسیما محسوب میشود. در همین گیر و دار، ستایش درگیر یک رابطهٔ عاطفی با پسر همسایهاش میشود. رابطهای که مشکلات جدیدی را پیش رویش میگذارد. حشمت فردوس با همراهی نوهاش، محمد و همکاری زن باغداری به نام «خانم بزرگ»، موفق میشود بخشی از سرمایه از دست رفتهٔ خود را برگرداند. از طرفی نازگل، نوهٔ حشمت با همکاری شوهرش موفق میشود اسنادی برای ابطال وکالتنامهٔ حشمت فردوس به پسرش که موجب از دست رفتن اموالش شدهاست، بهدست بیاورد. در همین اثنا، مهدی مظفری که به ستایش علاقهمند شده، از او خواستگاری میکند، اما در اتفاقی ناگهانی تصادف میکند. ستایش، پس از این تصادف تصمیم میگیرد به مهدی جواب مثبت بدهد. این تصمیم او با واکنش منفی اعضای خانواده همراه است. ستایش علیرغم مخالفت خانوادهاش با مهدی مظفری ازدواج میکند. پریسیما که از موفقیت وکلای فردوس در ممانعت از فروش اموالش با خبر میشود با همکاری رانندهاش حمید صناداری، نقشه قتل حشمت فردوس را میکشد و برای این کار از زیور، زن دوم صابر کمک میگیرد. انیس، زن اول صابر که از نقشه پریسیما باخبر است، حشمت را از نقشه قتل مطلع میکند. اما حشمت باور نمیکند و سر قرار میرود. زیور، حشمت را به یک کارخانه قدیمی میکشاند، سپس حمید و همدستانش حشمت را دوره میکنند تا او را به قتل برسانند. در همین اثنی با اطلاع محسن و نازگل، پلیس از راه میرسد و حمید، زیور و بقیه همدستانش را دستگیر میکند. پریسیما پس از تماس حمید و دریافت خبر دستگیریشان، به انیس حمله میکند تا او را خفه کند. صفایی که سردرد شدیدی دارد و درحالیکه اسلحه در دستش است، با دیدن این صحنه سراسیمه، خود را به حیاط خانه میرساند و بهسمت پریسیما شلیک میکند و او را به قتل میرساند. حشمت فردوس که حالا قاتلان پسرش را میشناسد، اعلام میکند شکایتی از کسی ندارد. پس از پایان این غائله، حشمت از ستایش درخواست کرد که برای او از خانم بزرگ خواستگاری کند. ستایش نیز بههمراه محمد از خانم بزرگ خواستگاری میکنند. خانم بزرگ بهشرط سپردن کارها به محمد و بازنشسته شدن حشمت و همچنین برگزاری مراسم عروسی، به حشمت جواب مثبت میدهد و با او ازدواج میکند. اموال حشمت با پیگیری نازگل و محسن باز پس گرفته میشود و ستایش و محمد ادارهٔ غرفهٔ میوهفروشی و میدان ترهبار فردوس را برعهده میگیرند.
انتقادات
سریال بابت مسائل کیفی، مورد انتقاد بسیار قرار گرفت، یکی از این مسائل گریم بازیگر نقش ستایش یعنی نرگس محمدی، بود. انتقادات بابت این بود که گریم چهره او بهعنوان زنی پا بهسن گذاشته چندان رضایتبخش نبود و برای نشان دادن کهولت سنش به یک عینک و حداقل گریم بسنده شده بود، مسئله ای که در فصل سوم سریال بدتر شد و چهره او که باید زنی سالخورده باشد بدون هیچگونه گریم و چین چروک و نشانی از کهولت سن، به تصویر درآمد، نکته این بود که در فصل سوم دیگر خبری از همان عینک و گریم حداقلی که در فصل قبل وجود داشت نیز نبود، این مسئله بسیار مورد انتقاد قرار گرفت. برخی سریال را «توهین به شعور مخاطب» قلمداد کردند.[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]
در فصل سوم به دلیل مهاجرت رامسین کبریتی که بازیگر نقش صابر در دو فصل قبلی این سریال بود، یاسر حقشناس به عنوان بدل نقش او انتخاب شد، اما کوچکترین دیالوگی از او پخش نشد؛ دوربین از نماهایی که زیاد مشخص نبود تصویر وی را به صورت فلو در چند سکانس نشان داد و در نهایت سازندگان سریال با چیدن سناریوی کشته شدن صابر بعد از چند قسمت، مشکل نبودن بازیگر اصلی را به این شیوه حل کردند که مورد انتقاد قرار گرفت.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]
پس از ساخته شدن فصل سوم، برخی خبرگزاریها معتقد بودند که سطح کیفی سریال تغییری پیدا نکرده و همچون فصل گذشته ضعیف است. این مسئله باعث طرح این پرسش شد که چگونه سریالی با استانداردهایی نازل این چنین مورد توجه عامه قرار میگیرد. تحلیلهای مذکور معتقد بود که سریال فوق بهلحاظ فرمی در دسته داستانهای عامهپسند قرار میگیرد، داستانهایی که صرفاً برای سرگرمی ساخته شدند و فاقد پیچیدگی و مفاهیم خاص هستند.[۱۹][۲۰][۲۱]
بازیگران
بازیگران فصل اول سریال ستایش
بازیگر نقش
داریوش ارجمند حشمت فردوس
نرگس محمدی ستایش نادری
محمود عزیزی محمود نادری
مهدی پاکدل طاهر فردوس
سیما تیرانداز انیس صفایی
رامسین کبریتی صابر فردوس
جمشید مشایخی خان بهادر اکبرآبادی
گوهر خیراندیش زعفران باجی
مهدی سلوکی محمد نادری
فرهاد متقی قاسمی
شیوا خنیاگر عاطفه قاسمی (عاطی)
زهرا سعیدی نرگس اکبرآبادی
کریم قربانی متصدی کارخانه
رابعه اسکویی مریم
نادر سلیمانی قاسم
مهوش وقاری ژاله
پروین ملکی همسر کریم مشکینآبادی
مختار سائقی شعبانی
پروین میکده مریض بیمارستان
مجید شهریاری فیاضی
مهدی میامی غلام غلامی
قاسم زارع سرگرد ابراهیم جعفری
ناصر گیتی جاه صفر
محرم زینالزاده کریم مشکینآبادی
مسعود ولدبیگی دکتر یوسف ملکی
سیامک اشعریون خردسالی محمد فردوس
فرحناز منافی ظاهر ملوک خانم
محمد عمرانی عمو سبحان
کاظم افرندنیا قاسم (اکبر بلنده)
رضا ایرانمنش مهندس علیرضا رحمانی
آزیتا لاچینی حاج خانم
شایسته ایرانی زیور
امیر آتشانی فریدون کوچکی ساحلی
قربان نجفی صفایی
رضا آحادی محمد فردوس
نادر پیرزاده امره
پانیذ برزعلی عاطفه اکرمی
اتابک نادری سروان
محسن افشار سروان
اسماعیل سلطانیان حسن
مریم بوبانی عمه عزیز
محمدهادی قمیشی قاضی
سپیده عنایتی نازگل فردوس
آهو کاظمی عروس خانبهادر
زهرا خضرایی گل بانو
محمدرضا نجفی کاک مراد
جمال انوش بنگاه دار
کریم بیانی محسن
امیرعباس توفیقی استوار
حمید جدیدی صادق مشکین آبادی
مجید امیری مامور
شهاب عسگری فتحاللهخان گلهداری
بازیگران فصل دوم
بازیگر نقش
داریوش ارجمند حشمت فردوس
نرگس محمدی ستایش نادری
(ثنابانو رودباری)
مهدی سلوکی محمد فردوس (محمد رودباری)
حدیث میرامینی نازگل فردوس (فاطمه رودباری)
رامسین کبریتی صابر فردوس
سیما تیرانداز انیس صفایی
امیرمحمد زند محسن وحیدی
فریبا نادری پریسیما صفایی
قربان نجفی صفایی
امید علیمردانی رستم مباشر حشمت فردوس
آتش تقیپور حاج یوسف کریمی
فرجالله گلسفیدی ماهی فروش
شهناز شهبازی عاطفه اکرمی
ساقی زینتی اختر الملوک
صفا آقاجانی جهانتاج
کاظم افرندنیا اکبر بلنده
مجید مشیری بازپرس
حمیدرضا هدایتی دوست حشمت فردوس
آتیه جاوید شوکت محمدپور
سعید پیردوست
سیروس اسنقی مرتضی مشیری
صدرا سیدقاسمی علیمراد
نرگس امینی زیور
فریبا طالبی رعنا فردوس
نازلی رجب پور لیلا فردوس
سعیده رودبارکی دلارام
فهیمه مومنی مهری وحیدی
بازیگران فصل سوم
بازیگر نقش
داریوش ارجمند حشمت فردوس
مهدی سلوکی محمد فردوس
لاله مرزبان نازگل فردوس
نرگس محمدی ستایش نادری
سیما تیرانداز انیس صفایی
فریبا نادری پریسیما صفایی
فرهاد جم حاجآقا بهبودی
قربان نجفی صفایی
مهتاج نجومی خانم مظفری
امیرمحمد زند محسن وحیدی
شهرام پوراسد مهدی مظفری
بهزاد خداویسی سرگرد صداقت
مهدی میامی غلام غلامی
اکرم محمدی خانم بزرگ
امید علیمردانی رستم(مباشر حشمت فردوس)
کیهان ملکی سامان
شهروز ابراهیمی فلاحتی
سینا شفیعی حمید صناداری
آتش تقیپور حاج یوسف کریمی
سعید پیردوست سعید وحیدی
کمند امیرسلیمانی سارا
شبنم قربانی خانم زهدی
نرگس امینی زیور
رسول نجفیان برادر خانم مظفری (آقای مظفری)
محمدرضا داوودنژاد کمال یعغوبی
نگار جوکار لیلا فردوس
مهرنوش ستاری رعنا فردوس
مریم خدارحمی آهو
صدرا سیدقاسمی علیمراد
محمدهادی قمیشی قاضی
مینا دلشاد عزت
علی میلانی علی آقا
محسن افشار پلیس
کریم قربانی فاضل کسمایی
مریم نیک رفتار پرستار انیس
علی طالبلو مرادی
مجید شهریاری ابوخالد
صفا آقاجانی جهانتاج
- 🙈
- 🙉
- 🙊
- 💛
- ❤
- 💔
- 💯
- 💢
- ✋
- ✌
- 👍
- 👎
- ✊
- 👏
- 👈
- 👉
- 🙏
- 💪
- 🎬
- 🐥
- 🌹
- 🍁
- 🍉
- 🍕
- 🍳
- 🎂
- 🎈
- ☕
- 🌍
- 💩
- 🚗
- ⏰
- ☔
- 📙
- ⭐
- 😀
- 😂
- 😉
- 😊
- 😍
- 😘
- 💋
- 😋
- 😜
- 👀
- 😐
- 😕
- 😎
- 😌
- 😒
- 😬
- 😔
- 😢
- 😭
- 😷
- 😎
- 😨
- 😱
- 😡
- 😠
😊
مشاهده نظرات
مرتبط
محمد
در حال بارگذاری
X
این ویدیو
×
گزارش تخلف
×در صورتیکه توضیحی در مورد گزارش تخلف دارید در کادر زیر بنویسید
افزودن به لیست پخش
×دانلود اپلیکیشن فیلو
×برای دانلود این ویدیو، اپلیکیشن فیلو را از مارکت ها یا بصورت مستقیم نصب کنید.
در صورتی که اپلیکیشن فیلو را نصب کرده اید؛ برای تماشا یا دانلود این ویدیو وارد اپلیکیشن شده، از منو گزینه اسکن را انتخاب کرده و کد زیر را اسکن کنید.