شاپور دوم ساسانی شاهنشاه ایران قسمت 3
تیرداد سوم، پادشاه ارمنستان (حکومت: ۲۸۷–۳۳۰ میلادی)، مقارن با نخستین سالهای زندگی شاپور دوم، مسیحیت را دین رسمی این کشور اعلام کرد (۳۱۳ میلادی). برخی از ناخارارهای ارمنی نیز در پی آن، به مسیحیت گرویدند و به حمایت از تیرداد سوم برخاستند. این حمایت در مقابل ناخارارهای طرفدار ساسانی مهمتر از آن ارمنیها پای بند به دین زرتشتی بود که همچنان اهورامزدا و آناهید و واهاگن را میپرستیدند.
درگیری شدید خانگی و خواستههای متضاد ناخارارها، شاه و روحانیون، موجب بروز دوره پراغتشاشی در تاریخ ارمنستان شد. منابع این دوران نیز آشفته و مغشوش است. چنانکه از سنگ نبشتهای به زبان پارسی میانه در مشکین شهر بر میآید، شاپور دوم، برای مهار قدرت ناخارارها، پیشاپیش در ناحیه مرزی ایران و ارمنستان استحکاماتی احداث کرده بود.
تیران شاه، که در قبال ایران و روم چنان رفتار میکرد که بتواند استقلال ارمنستان را حفظ کند، در دوران پادشاهی شاپور دوم درگذشت و آرشاک (۳۵۰–۳۶۷ م)، پسرش، بر جای او نشست. آرشاک در آغاز میکوشید که هم رومیان و هم ایرانیان را راضی نگه دارد، اما سرانجام به لشکرکشی ژولیان علیه ساسانیان پیوست. طبق مفاد پیمان صلح شاپور دوم و ژوویان، ارمنستان تحت نفوذ دولت ساسانی قرار گرفته بود و رومیان دیگر نمیتوانستند در امور ارمنستان دخالت کنند. ایرانیان پادشاه ارمنستان را اسیر و در دژ فراموشی (در منابع ارمنی و پارسی میانه، قلعه اندیمش یا انیوش در خوزستان) زندانی کردند. آرشاک دوم در حضور غلامش، دراستامات، خودکشی کرد (یا به روایتی دیگر، شاپور، آرشاک و سردار ارمنی واساک مامیکونیان را به تله انداخت بدین معنی که پادشاه ارمنستان را به بهانه مذاکرات صلح به نزد خود دعوت کرد، و او وقتی آمد شاپور به زندانش انداخت در دژ فراموشی (در منابع ارمنی، دژ انوش در خوزستان) دو چشمش را کور کرد و واساک را به قتل رساند. ایرانیها شهرهای آرتاشات، واغارشاپات،[ یروانداشات، زارهوان، زاریشات، وان و نخجوان را تصرف کردند و اهالی آنها، از جمله بسیاری از خانوادههای یهودی را کوچاندند. ناخارارهای هوادار ایرانیها، یعنی خاندانهای واهان مامیکونیان و مروژان آرتسرونی، با شاپور دوم همراهی کردند و پاداش خود را گرفتند. شاپور دوم دو ایرانی به نامهای زیک و کارن را با سپاهیانی انبوه به اداره امور ارمنستان گماشت. گرجستان نیز زیر نفوذ ایران درآمد و شاپور دوم آسپاگورس را به اداره گرجستان شرقی گماشت. اما سرانجام والنس، امپراتور روم توانست سارماگ را به حکمرانی گرجستان غربی منصوب کند.
پاپ (۳۶۷–۳۷۴ م)، فرزند آرشاک پادشاه ارمنستان که به روم پناهنده شده بود، در سال ۳۶۷ م، با پشتیبانی رومیان به جای پدر بر سریر پادشاهی نشست. ارمنیها در سال ۳۷۱ م، در برابر حمله شاپور در حوالی وغابنده مقاومت کردند. بیشتر ناخارارها، یا مقامات کلیسای ارمنی، به علت هواداری پاپ از آئین آریانیسم، با او مخالف بودند. عقیدههای او باعث شد که در منابع ارمنی، به علت اعتقادات دینی مادرش، ملکه پاراندزم سوینیک،به او تهمت دیوپرستی زده شود. پاپ قربانی اختلافهای داخلی و جنگ میان ناخارارها و اسپارپِت (سپهبد) موشغ یکم مامیکونیان بود. سرانجام نیز پاپ به تحریک قیصر والنس، کشته شد. او اگرچه با کمک رومیان بر تخت نشسته بود، اما میدانست که بدون خشنودی شاه ایران حکومت وی پایدار نخواهد بود. پس کوشید تا با شاپور گفتگو و پشتیبانی وی را جلب کند. این روش پادشاه ارمنستان و سیاست مستقلی که در پیش گرفته بود به نارضایتی رومیان انجامید. پس والنس به سردارانش که در ارمنستان بودند فرمان داد تا پاپ را در نهان بکشند. آنها نیز با فریب و نیرنگ پادشاه جوان را به جشنی فراخواندند و او را کشتندز زمان صلح تحقیرآمیز نصیبین که میان، نرسی و دیوکلتیان در سال ۲۹۹ میلادی منعقد شد، مرزهای بین دو امپراتوری تا حد زیادی به نفع رومیها تغییر کرد و رومیها در این معاهده چند ایالت در میانرودان دریافت کردند. این تغییرات همچنین شامل تغییر مرز از فرات به دجله در نزدیکی پایتخت ساسانی تیسفون میشد. رومیها همچنین کنترل پادشاهی ایبریای قفقاز و ارمنستان را در اختیار گرفته و همچنین بر بخشهای شمالی آذربادَگان تسلط پیدا کردند. بنابراین هدف اولیه شاپور جبران هزینههای این پیمان بود. او مدت زیادی از سلطنت خود را برای جبران کاستیهای فرمانروایان پیشین صرف کرد.یکی دیگر از دلایل و انگیزههای وی برای جنگ با رومیها، تلاش آنها برای مداخله در امور داخلی شاهنشاهی ساسانی و ضربه زدن به پادشاهی شاپور با حمایت از برادرش هرمز بود. پیشتر هرمز در دربار روم توسط کنستانتین یکم با استقبال خوبی روبرو شده بود و کنستانتین او را به عنوان فرمانده سوارهنظام انتخاب کرده بود. شاپور تلاشهای بیثمری برای جلب رضایت برادرش انجام داد، و حتی همسر هرمز را به نزدش فرستاد اما او به هرمز یاری رساند تا از زندان فرار کند. هرمز در مدت اقامت خود با رومیها به یک فیلورومائوس (دوست رومیها) مشتاق تبدیل شده بود و در کنار آنها احساس میکرد که در میهن خود ساکن است.دلیل دیگر مربوط به کنستانتین بود که در بستر مرگ در سال ۳۳۷ میلادی، مسیحیت را به عنوان دین رسمی روم شرقی اعلام کرد. او همچنین خود را به عنوان مدافع همه مسیحیان جهان، از جمله کسانی که در قلمرو ساسانیان زندگی میکردند معرفی کرد، این موضوع بشدت به وضع مسیحیان درگیر با شاهنشاهی ساسانی آسیب رساند.
درگیری شدید خانگی و خواستههای متضاد ناخارارها، شاه و روحانیون، موجب بروز دوره پراغتشاشی در تاریخ ارمنستان شد. منابع این دوران نیز آشفته و مغشوش است. چنانکه از سنگ نبشتهای به زبان پارسی میانه در مشکین شهر بر میآید، شاپور دوم، برای مهار قدرت ناخارارها، پیشاپیش در ناحیه مرزی ایران و ارمنستان استحکاماتی احداث کرده بود.
تیران شاه، که در قبال ایران و روم چنان رفتار میکرد که بتواند استقلال ارمنستان را حفظ کند، در دوران پادشاهی شاپور دوم درگذشت و آرشاک (۳۵۰–۳۶۷ م)، پسرش، بر جای او نشست. آرشاک در آغاز میکوشید که هم رومیان و هم ایرانیان را راضی نگه دارد، اما سرانجام به لشکرکشی ژولیان علیه ساسانیان پیوست. طبق مفاد پیمان صلح شاپور دوم و ژوویان، ارمنستان تحت نفوذ دولت ساسانی قرار گرفته بود و رومیان دیگر نمیتوانستند در امور ارمنستان دخالت کنند. ایرانیان پادشاه ارمنستان را اسیر و در دژ فراموشی (در منابع ارمنی و پارسی میانه، قلعه اندیمش یا انیوش در خوزستان) زندانی کردند. آرشاک دوم در حضور غلامش، دراستامات، خودکشی کرد (یا به روایتی دیگر، شاپور، آرشاک و سردار ارمنی واساک مامیکونیان را به تله انداخت بدین معنی که پادشاه ارمنستان را به بهانه مذاکرات صلح به نزد خود دعوت کرد، و او وقتی آمد شاپور به زندانش انداخت در دژ فراموشی (در منابع ارمنی، دژ انوش در خوزستان) دو چشمش را کور کرد و واساک را به قتل رساند. ایرانیها شهرهای آرتاشات، واغارشاپات،[ یروانداشات، زارهوان، زاریشات، وان و نخجوان را تصرف کردند و اهالی آنها، از جمله بسیاری از خانوادههای یهودی را کوچاندند. ناخارارهای هوادار ایرانیها، یعنی خاندانهای واهان مامیکونیان و مروژان آرتسرونی، با شاپور دوم همراهی کردند و پاداش خود را گرفتند. شاپور دوم دو ایرانی به نامهای زیک و کارن را با سپاهیانی انبوه به اداره امور ارمنستان گماشت. گرجستان نیز زیر نفوذ ایران درآمد و شاپور دوم آسپاگورس را به اداره گرجستان شرقی گماشت. اما سرانجام والنس، امپراتور روم توانست سارماگ را به حکمرانی گرجستان غربی منصوب کند.
پاپ (۳۶۷–۳۷۴ م)، فرزند آرشاک پادشاه ارمنستان که به روم پناهنده شده بود، در سال ۳۶۷ م، با پشتیبانی رومیان به جای پدر بر سریر پادشاهی نشست. ارمنیها در سال ۳۷۱ م، در برابر حمله شاپور در حوالی وغابنده مقاومت کردند. بیشتر ناخارارها، یا مقامات کلیسای ارمنی، به علت هواداری پاپ از آئین آریانیسم، با او مخالف بودند. عقیدههای او باعث شد که در منابع ارمنی، به علت اعتقادات دینی مادرش، ملکه پاراندزم سوینیک،به او تهمت دیوپرستی زده شود. پاپ قربانی اختلافهای داخلی و جنگ میان ناخارارها و اسپارپِت (سپهبد) موشغ یکم مامیکونیان بود. سرانجام نیز پاپ به تحریک قیصر والنس، کشته شد. او اگرچه با کمک رومیان بر تخت نشسته بود، اما میدانست که بدون خشنودی شاه ایران حکومت وی پایدار نخواهد بود. پس کوشید تا با شاپور گفتگو و پشتیبانی وی را جلب کند. این روش پادشاه ارمنستان و سیاست مستقلی که در پیش گرفته بود به نارضایتی رومیان انجامید. پس والنس به سردارانش که در ارمنستان بودند فرمان داد تا پاپ را در نهان بکشند. آنها نیز با فریب و نیرنگ پادشاه جوان را به جشنی فراخواندند و او را کشتندز زمان صلح تحقیرآمیز نصیبین که میان، نرسی و دیوکلتیان در سال ۲۹۹ میلادی منعقد شد، مرزهای بین دو امپراتوری تا حد زیادی به نفع رومیها تغییر کرد و رومیها در این معاهده چند ایالت در میانرودان دریافت کردند. این تغییرات همچنین شامل تغییر مرز از فرات به دجله در نزدیکی پایتخت ساسانی تیسفون میشد. رومیها همچنین کنترل پادشاهی ایبریای قفقاز و ارمنستان را در اختیار گرفته و همچنین بر بخشهای شمالی آذربادَگان تسلط پیدا کردند. بنابراین هدف اولیه شاپور جبران هزینههای این پیمان بود. او مدت زیادی از سلطنت خود را برای جبران کاستیهای فرمانروایان پیشین صرف کرد.یکی دیگر از دلایل و انگیزههای وی برای جنگ با رومیها، تلاش آنها برای مداخله در امور داخلی شاهنشاهی ساسانی و ضربه زدن به پادشاهی شاپور با حمایت از برادرش هرمز بود. پیشتر هرمز در دربار روم توسط کنستانتین یکم با استقبال خوبی روبرو شده بود و کنستانتین او را به عنوان فرمانده سوارهنظام انتخاب کرده بود. شاپور تلاشهای بیثمری برای جلب رضایت برادرش انجام داد، و حتی همسر هرمز را به نزدش فرستاد اما او به هرمز یاری رساند تا از زندان فرار کند. هرمز در مدت اقامت خود با رومیها به یک فیلورومائوس (دوست رومیها) مشتاق تبدیل شده بود و در کنار آنها احساس میکرد که در میهن خود ساکن است.دلیل دیگر مربوط به کنستانتین بود که در بستر مرگ در سال ۳۳۷ میلادی، مسیحیت را به عنوان دین رسمی روم شرقی اعلام کرد. او همچنین خود را به عنوان مدافع همه مسیحیان جهان، از جمله کسانی که در قلمرو ساسانیان زندگی میکردند معرفی کرد، این موضوع بشدت به وضع مسیحیان درگیر با شاهنشاهی ساسانی آسیب رساند.
- 🙈
- 🙉
- 🙊
- 💛
- ❤
- 💔
- 💯
- 💢
- ✋
- ✌
- 👍
- 👎
- ✊
- 👏
- 👈
- 👉
- 🙏
- 💪
- 🎬
- 🐥
- 🌹
- 🍁
- 🍉
- 🍕
- 🍳
- 🎂
- 🎈
- ☕
- 🌍
- 💩
- 🚗
- ⏰
- ☔
- 📙
- ⭐
- 😀
- 😂
- 😉
- 😊
- 😍
- 😘
- 💋
- 😋
- 😜
- 👀
- 😐
- 😕
- 😎
- 😌
- 😒
- 😬
- 😔
- 😢
- 😭
- 😷
- 😎
- 😨
- 😱
- 😡
- 😠
😊
مشاهده نظرات
مرتبط
dav0000d/TV Service- داود تی وی سرویس
در حال بارگذاری
X
این ویدیو
×
گزارش تخلف
×در صورتیکه توضیحی در مورد گزارش تخلف دارید در کادر زیر بنویسید
افزودن به لیست پخش
×دانلود اپلیکیشن فیلو
×برای دانلود این ویدیو، اپلیکیشن فیلو را از مارکت ها یا بصورت مستقیم نصب کنید.
در صورتی که اپلیکیشن فیلو را نصب کرده اید؛ برای تماشا یا دانلود این ویدیو وارد اپلیکیشن شده، از منو گزینه اسکن را انتخاب کرده و کد زیر را اسکن کنید.