(پارت۶)هزارویک شب قصهای هزار و یک شب

دوستان سلام
در این ویدوی دوباره به سراغ قصه های هزار و یک شب رفتیم و به شبی رفتیم که داستانی عجیب در آن تعریف میشود داستان دختری جوان که دو سگ سیاه داشت گویا در ملک بغداد و در عصر هارون الرشید قصری وجود داشت و در این قصر دختر جوانی زندگی میکرد این دختر جوان دو سگ سیاه داشت و هر شب سگ های سیاه را تازیانه میزد و به شدت به آنها خشم میگرفت این حرکت خیلی سایرین و ساکنان بغداد را به تعجب وا داشته بود تا اینکه یک شب خود هارون الرشید به آن قصر میرود و دقیقا این صجحنه ها را میبیند هنگام صبح دستور میدهد تا دختر را بیاورند و از خود و برسد داستان از چه قرار است و چرا این دو سگ را تازیانه میزد و دختر داستان عجیب خود را تعریف کرد
اگر دوست دارید این داستان عجیب از مجموعه قصه های (هزار و یک شب) را مشاهده کنید میتوانید این ویدوی را تماشا کنید
  • 🙈
  • 🙉
  • 🙊
  • 💛
  • 💔
  • 💯
  • 💢
  • 👍
  • 👎
  • 👏
  • 👈
  • 👉
  • 🙏
  • 💪
  • 🎬
  • 🐥
  • 🌹
  • 🍁
  • 🍉
  • 🍕
  • 🍳
  • 🎂
  • 🎈
  • 🌍
  • 💩
  • 🚗
  • 📙
  • 😀
  • 😂
  • 😉
  • 😊
  • 😍
  • 😘
  • 💋
  • 😋
  • 😜
  • 👀
  • 😐
  • 😕
  • 😎
  • 😌
  • 😒
  • 😬
  • 😔
  • 😢
  • 😭
  • 😷
  • 😎
  • 😨
  • 😱
  • 😡
  • 😠
😊

مرتبط

Filo Series

در حال بارگذاری
X
این ویدیو