سریال افسانه جومونگ قسمت 3

داستان این مجموعه حول موضوع شکست دودمان گوجوسان از امپراتوری هان است. امپراتوری هان با بهرهگیری از سلاحهای فولادین در حدود سال ۱۰۸ قبل از میلاد، گوجوسان را شکست داده و مردم این امپراتوری عظیم آواره شده و با بیرحمی توسط سوارهنظام آهنین قتلعام و شکنجه میشوند.

در این زمانه پرآشوب، شخصی به نام هائهموسو، رهبری یک گروه مقاومت محلی به نام گروه دامول را بر عهده گرفته و با استفاده از سربازان گوجوسان و حمایت گوموآ، شاهزاده کشور بویو، علیه هان فعالیت میکند. او سعی میکند آوارگان گوجوسان را از زیر ظلم و ستم هان بیرون بکشد.

هائهموسو در یکی از جنگها زخمی شده و توسط بانو یوها، دختر رئیس قبیله هابک، نجات داده میشود. این اتفاق باعث عشق آنها به یکدیگر و ازدواجشان میشود. سوارهنظام آهنین هان مردم قبیله هابک را به جرم پناه دادن به هائهموسو قتلعام میکنند و یوها اسیر دست آنها میشود. گوموآ، یار قسمخورده هائهموسو، که به یوها علاقهمند است، او را نجات داده و با خود به بویو میبرد.

هائهموسو که بعد از این واقعه به شدت به یوها علاقهمند شده، در نهایت با او ازدواج میکند. ولی این رابطه مدت زیادی ادامه نمییابد و با توطئه وزیر اعظم و بانو یومیول (والامقام معنوی بویو) هائهموسو دستگیر میشود. این در حالی است که یوها در آن لحظه از هائهموسو کودکی را باردار بود، که بعدها نامش را جومونگ نهاد.

سربازان هان، هائهموسو را کور کرده و برای اعدام به سمت هان میبرند. گوموآ به آنها حمله کرده و هائهموسو را از مهلکه نجات میدهد، ولی در نهایت هائهموسو بر روی صخرهای بلند گیر افتاده و با بدن زخمی و چشمان کور، به داخل رودخانه سقوط میکند.

گوموآ به یوها پناه داده و قسم میخورد روزی به همراه جومونگ، امپراتوری هان را نابود کند.
  • 🙈
  • 🙉
  • 🙊
  • 💛
  • 💔
  • 💯
  • 💢
  • 👍
  • 👎
  • 👏
  • 👈
  • 👉
  • 🙏
  • 💪
  • 🎬
  • 🐥
  • 🌹
  • 🍁
  • 🍉
  • 🍕
  • 🍳
  • 🎂
  • 🎈
  • 🌍
  • 💩
  • 🚗
  • 📙
  • 😀
  • 😂
  • 😉
  • 😊
  • 😍
  • 😘
  • 💋
  • 😋
  • 😜
  • 👀
  • 😐
  • 😕
  • 😎
  • 😌
  • 😒
  • 😬
  • 😔
  • 😢
  • 😭
  • 😷
  • 😎
  • 😨
  • 😱
  • 😡
  • 😠
😊

مرتبط

سکانس فان

در حال بارگذاری
X
این ویدیو