تماشای ویدیو با ip خارج از ایران ممکنه براتون کند باشه؛ پس اگه فیلترشکن فعاله، حتما خاموش و صفحه رو رفرش کنید.
پارت ۳ خفتم کرده بودن
پارت3:خفتم کرده بودن
برگشتم سمتشو تا صورت دلاک و روبه روی صورتم دیدم جا خوردم
صورت دلاک لاغر و کشیده و استخونی بود گونه هاش گود رفته بودنو دماغ خیلی درازو آویزونی هم داشت
دندوناش که انگار توی فک کوچیکش جا نمیشدن یکی درمیون از لای لب باریکش بیرون زده بودن
پوستش رنگ قیر بود و توی تاریکی به خوبی دیده نمیشد
ولی چشمای گردو سفیدش توجه آدمو جلب میکرد
سرش طاس و صاف بود تو صورتشم یه تار مو هم وجود نداشت
نه ریشی نه ابرویی
اما بدنش پر از موی سیاه بود و بدنشو تیره تر نشون میداد به خودم حق دادم که توی تاریکی نتونسته بودم ببینمش
یکم توی چشماش زل زدم بعد به خودم اومدمو رفتم سمت اتاقک هایی که دوش داشتن ته حموم شیش تا اتاقک بود که در فلزی داشتن
در اتاقک ها فقط نصف تن آدمو میپوشوند و از بالا و پایین در پاها و سر آدم مشخص میشد
چهار تا از اتاقک ها پر بود و دو تای دیگشون درشون باز بود و خالی بود داخل یکیشون شدمو تن و بدنمو شستم
بخار آب حسابی حمومو پوشونده بود و جایی دیده نمیشد زیر دوش بودم که باز صدای نفسای دلاک و پشت گردنم حس کردم
اما باز تا چشامو بستمو رفتم زیر دوش دوباره صدای نفسو گرمای بازدمشو احساس کردم اما میدونستم کسی اونجا نیستو به کار خودم ادامه دادم
دوباره زیر دوش بودم که بوی بد تن دلاک اومد زیر دماغم
با خودم فکر کردم لابد خیالاتی شدم بعد از اینکه حمومم تموم شد حوله رو دورم پیچوندم و خواستم بزنم بیرون که در بازنشد هرچقدر درو کشیدم فایده نداشت و در باز نمیشد
صدا زدم دلاک این در گیر کرده
جوابی نشنیدمو باز سعی کردم درو باز کنم
یکی از پشت به در کوبید و منم خوشحال شدم که دلاک اومده تا درو باز کنه
گفتم جون مادرت درو باز کن من باید برم به اتوبوس برسم
این بار صدای کوبیدن در بلندتر شد
گفتم دلاک تو درو از پشت هل بده من هم از این ور میکشمش
بازم جوابی نداد و محکمتر به در کوبید
هرچقدر دلاکو صدا زدم جوابی نداد که نداد
یه لحظه حس کردم از پشت سرم صدای خنده میاد ترسیدم و برگشتم که یه دفعه دوش آب داغ روی سرم باز شد
پریدم کنارو سعی کردم دوشو ببندم
تو دلم غر زدمو گفتم حموم نیست که خرابست
یه نفر محکم به در لگد زد و...
راستی رفقا لایک و فالو یادتون نره هاا🧡
ممنون که حمایت میکنید🙏🏻⚘
¤¤¤_____☆---+ (🕷☠🕷) +---☆_____¤¤¤
#هیجان #ماورا #ترسناک #وحشت #داستان_ترسناک_واقعی #عجایب #داستان_جن #احضار_ارواح #داستان_واقعی #احضار_جن #حمام_جنی #مکان_جنی #دلاک_جنی
برگشتم سمتشو تا صورت دلاک و روبه روی صورتم دیدم جا خوردم
صورت دلاک لاغر و کشیده و استخونی بود گونه هاش گود رفته بودنو دماغ خیلی درازو آویزونی هم داشت
دندوناش که انگار توی فک کوچیکش جا نمیشدن یکی درمیون از لای لب باریکش بیرون زده بودن
پوستش رنگ قیر بود و توی تاریکی به خوبی دیده نمیشد
ولی چشمای گردو سفیدش توجه آدمو جلب میکرد
سرش طاس و صاف بود تو صورتشم یه تار مو هم وجود نداشت
نه ریشی نه ابرویی
اما بدنش پر از موی سیاه بود و بدنشو تیره تر نشون میداد به خودم حق دادم که توی تاریکی نتونسته بودم ببینمش
یکم توی چشماش زل زدم بعد به خودم اومدمو رفتم سمت اتاقک هایی که دوش داشتن ته حموم شیش تا اتاقک بود که در فلزی داشتن
در اتاقک ها فقط نصف تن آدمو میپوشوند و از بالا و پایین در پاها و سر آدم مشخص میشد
چهار تا از اتاقک ها پر بود و دو تای دیگشون درشون باز بود و خالی بود داخل یکیشون شدمو تن و بدنمو شستم
بخار آب حسابی حمومو پوشونده بود و جایی دیده نمیشد زیر دوش بودم که باز صدای نفسای دلاک و پشت گردنم حس کردم
اما باز تا چشامو بستمو رفتم زیر دوش دوباره صدای نفسو گرمای بازدمشو احساس کردم اما میدونستم کسی اونجا نیستو به کار خودم ادامه دادم
دوباره زیر دوش بودم که بوی بد تن دلاک اومد زیر دماغم
با خودم فکر کردم لابد خیالاتی شدم بعد از اینکه حمومم تموم شد حوله رو دورم پیچوندم و خواستم بزنم بیرون که در بازنشد هرچقدر درو کشیدم فایده نداشت و در باز نمیشد
صدا زدم دلاک این در گیر کرده
جوابی نشنیدمو باز سعی کردم درو باز کنم
یکی از پشت به در کوبید و منم خوشحال شدم که دلاک اومده تا درو باز کنه
گفتم جون مادرت درو باز کن من باید برم به اتوبوس برسم
این بار صدای کوبیدن در بلندتر شد
گفتم دلاک تو درو از پشت هل بده من هم از این ور میکشمش
بازم جوابی نداد و محکمتر به در کوبید
هرچقدر دلاکو صدا زدم جوابی نداد که نداد
یه لحظه حس کردم از پشت سرم صدای خنده میاد ترسیدم و برگشتم که یه دفعه دوش آب داغ روی سرم باز شد
پریدم کنارو سعی کردم دوشو ببندم
تو دلم غر زدمو گفتم حموم نیست که خرابست
یه نفر محکم به در لگد زد و...
راستی رفقا لایک و فالو یادتون نره هاا🧡
ممنون که حمایت میکنید🙏🏻⚘
¤¤¤_____☆---+ (🕷☠🕷) +---☆_____¤¤¤
#هیجان #ماورا #ترسناک #وحشت #داستان_ترسناک_واقعی #عجایب #داستان_جن #احضار_ارواح #داستان_واقعی #احضار_جن #حمام_جنی #مکان_جنی #دلاک_جنی
- 🙈
- 🙉
- 🙊
- 💛
- ❤
- 💔
- 💯
- 💢
- ✋
- ✌
- 👍
- 👎
- ✊
- 👏
- 👈
- 👉
- 🙏
- 💪
- 🎬
- 🐥
- 🌹
- 🍁
- 🍉
- 🍕
- 🍳
- 🎂
- 🎈
- ☕
- 🌍
- 💩
- 🚗
- ⏰
- ☔
- 📙
- ⭐
- 😀
- 😂
- 😉
- 😊
- 😍
- 😘
- 💋
- 😋
- 😜
- 👀
- 😐
- 😕
- 😎
- 😌
- 😒
- 😬
- 😔
- 😢
- 😭
- 😷
- 😎
- 😨
- 😱
- 😡
- 😠
😊
مشاهده نظرات
مرتبط
RED MOON - ماه سرخ
در حال بارگذاری
X
این ویدیو
×
گزارش تخلف
×در صورتیکه توضیحی در مورد گزارش تخلف دارید در کادر زیر بنویسید
افزودن به لیست پخش
×دانلود اپلیکیشن فیلو
×برای دانلود این ویدیو، اپلیکیشن فیلو را از مارکت ها یا بصورت مستقیم نصب کنید.
در صورتی که اپلیکیشن فیلو را نصب کرده اید؛ برای تماشا یا دانلود این ویدیو وارد اپلیکیشن شده، از منو گزینه اسکن را انتخاب کرده و کد زیر را اسکن کنید.