علم قال در مقابل علم حال: آغاز تحول مولانا
داستان ملاقات شمس تبریزی و مولانا: تقابل علم قال و علم حال
داستان ملاقات شمس تبریزی و مولانا
در روزی آرام و دلنشین، مولانا جلالالدین بلخی، یکی از بزرگترین علمای عصر خود، در باغی سرسبز کنار حوض آبی نشسته بود. او با شور و حرارت، شاگردان خود را آموزش میداد و از کتابهای دستنویسی که به تازگی از شام برایش آورده بودند، بهره میبرد. این کتابها، که نمایانگر دانش گسترده و ژرف او بودند، برای شاگردانش بسیار ارزشمند و الهامبخش به شمار میرفتند.
در همین حین، مردی ناشناخته و متفاوت به جمع آنها نزدیک شد. او شمس تبریزی بود، مردی عارفمسلک و آگاه به اسرار درونی. شمس، با نگاهی نافذ و صدایی آرام اما قاطع، از مولانا پرسید:
مولانا! چه میکنی؟
مولانا که انتظار چنین سؤالی را نداشت، با حالتی جدی پاسخ داد:
علم قال درس میدهم، چیزی که شما نمیفهمید.
شمس تبریزی لبخندی زد و بیهیچ مقدمهای کتابی را که در دست مولانا بود، گرفت و در کمال ناباوری آن را به درون حوض آب انداخت. شاگردان با چشمانی گشاد از تعجب به این صحنه خیره شدند و برخی با نگرانی به سوی حوض دویدند، چرا که آن کتاب بسیار ارزشمند بود. مولانا نیز حیرتزده به شمس نگاه کرد، نمیدانست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
اما شمس، با آرامش کامل وارد حوض شد و کتاب را از آب بیرون آورد. در کمال شگفتی، کتاب کاملاً خشک و دستنخورده باقی مانده بود. شمس بهآرامی روی کتاب دست کشید و گرد و غباری ظریف از آن برخاست، گویی که آن را تازه از یک قفسه قدیمی برداشته باشند. سپس، شمس به چهره مبهوت مولانا نگاه کرد و گفت:
مولانا! این علم حال است که تو نمیفهمی.
این سخن، همچون جرقهای در جان مولانا افتاد. او که تا آن لحظه خود را در اوج دانش و معرفت میدانست، به عمق نادانی خود پی برد و فهمید که آنچه از علم میداند، تنها ظاهر ماجراست. این دیدار، آغاز تحولی بزرگ در زندگی مولانا شد. او از یک فقیه و دانشمند شریعت به عارفی عاشق و شاعر تبدیل شد.
پیام داستان
این داستان نشاندهنده تقابل علم ظاهری (قال) و علم باطنی (حال) است. شمس با این حرکت نمادین، به مولانا آموخت که حقیقت را نمیتوان تنها در کتابها یافت؛ بلکه باید آن را با قلب و تجربه درونی لمس کرد. نتیجه این تحول، آثاری جاودانه مانند مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی بود که تا امروز روح انسانها را به وجد میآورد.
مولانا #شمس_تبریزی #داستان_عرفانی #علم_قال_و_حال #عرفان_اسلامی #مثنوی_معنوی #تحول_روحی #داستان_مولانا_و_شمس #شعر_عرفانی #تصوف #سیر_باطنی
داستان ملاقات شمس تبریزی و مولانا
در روزی آرام و دلنشین، مولانا جلالالدین بلخی، یکی از بزرگترین علمای عصر خود، در باغی سرسبز کنار حوض آبی نشسته بود. او با شور و حرارت، شاگردان خود را آموزش میداد و از کتابهای دستنویسی که به تازگی از شام برایش آورده بودند، بهره میبرد. این کتابها، که نمایانگر دانش گسترده و ژرف او بودند، برای شاگردانش بسیار ارزشمند و الهامبخش به شمار میرفتند.
در همین حین، مردی ناشناخته و متفاوت به جمع آنها نزدیک شد. او شمس تبریزی بود، مردی عارفمسلک و آگاه به اسرار درونی. شمس، با نگاهی نافذ و صدایی آرام اما قاطع، از مولانا پرسید:
مولانا! چه میکنی؟
مولانا که انتظار چنین سؤالی را نداشت، با حالتی جدی پاسخ داد:
علم قال درس میدهم، چیزی که شما نمیفهمید.
شمس تبریزی لبخندی زد و بیهیچ مقدمهای کتابی را که در دست مولانا بود، گرفت و در کمال ناباوری آن را به درون حوض آب انداخت. شاگردان با چشمانی گشاد از تعجب به این صحنه خیره شدند و برخی با نگرانی به سوی حوض دویدند، چرا که آن کتاب بسیار ارزشمند بود. مولانا نیز حیرتزده به شمس نگاه کرد، نمیدانست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
اما شمس، با آرامش کامل وارد حوض شد و کتاب را از آب بیرون آورد. در کمال شگفتی، کتاب کاملاً خشک و دستنخورده باقی مانده بود. شمس بهآرامی روی کتاب دست کشید و گرد و غباری ظریف از آن برخاست، گویی که آن را تازه از یک قفسه قدیمی برداشته باشند. سپس، شمس به چهره مبهوت مولانا نگاه کرد و گفت:
مولانا! این علم حال است که تو نمیفهمی.
این سخن، همچون جرقهای در جان مولانا افتاد. او که تا آن لحظه خود را در اوج دانش و معرفت میدانست، به عمق نادانی خود پی برد و فهمید که آنچه از علم میداند، تنها ظاهر ماجراست. این دیدار، آغاز تحولی بزرگ در زندگی مولانا شد. او از یک فقیه و دانشمند شریعت به عارفی عاشق و شاعر تبدیل شد.
پیام داستان
این داستان نشاندهنده تقابل علم ظاهری (قال) و علم باطنی (حال) است. شمس با این حرکت نمادین، به مولانا آموخت که حقیقت را نمیتوان تنها در کتابها یافت؛ بلکه باید آن را با قلب و تجربه درونی لمس کرد. نتیجه این تحول، آثاری جاودانه مانند مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی بود که تا امروز روح انسانها را به وجد میآورد.
مولانا #شمس_تبریزی #داستان_عرفانی #علم_قال_و_حال #عرفان_اسلامی #مثنوی_معنوی #تحول_روحی #داستان_مولانا_و_شمس #شعر_عرفانی #تصوف #سیر_باطنی
- 🙈
- 🙉
- 🙊
- 💛
- ❤
- 💔
- 💯
- 💢
- ✋
- ✌
- 👍
- 👎
- ✊
- 👏
- 👈
- 👉
- 🙏
- 💪
- 🎬
- 🐥
- 🌹
- 🍁
- 🍉
- 🍕
- 🍳
- 🎂
- 🎈
- ☕
- 🌍
- 💩
- 🚗
- ⏰
- ☔
- 📙
- ⭐
- 😀
- 😂
- 😉
- 😊
- 😍
- 😘
- 💋
- 😋
- 😜
- 👀
- 😐
- 😕
- 😎
- 😌
- 😒
- 😬
- 😔
- 😢
- 😭
- 😷
- 😎
- 😨
- 😱
- 😡
- 😠
😊
مشاهده نظرات
مرتبط
محمود اسمعیل زاده
در حال بارگذاری
X
این ویدیو
×
گزارش تخلف
×در صورتیکه توضیحی در مورد گزارش تخلف دارید در کادر زیر بنویسید
افزودن به لیست پخش
×دانلود اپلیکیشن فیلو
×برای دانلود این ویدیو، اپلیکیشن فیلو را از مارکت ها یا بصورت مستقیم نصب کنید.
در صورتی که اپلیکیشن فیلو را نصب کرده اید؛ برای تماشا یا دانلود این ویدیو وارد اپلیکیشن شده، از منو گزینه اسکن را انتخاب کرده و کد زیر را اسکن کنید.