سریال زبان عشق قسمت 6 دوبله فارسی
داستان راجب دختری با نام تاپکی است که لکنت دارد و کسی با او ازدواج نمیکند تا روزی که با پدرش به محلی میره و مشخصات خودشو میده ولی کسی حاضر نیست با اون ازدواج کنه تا اینکه عابد که خانواده ها رو بهم معرفی میکنه به خانواده یک پسر میگه که شما چند سال دارید.
اینجا میاید ولی کسی حاضر نیست با پسرتون ازدواج کنه (قد پسر کوتاه) خب برای این دختر برید خواستگاری و اونا هم قبول میکنن و برای تاپکی میرن خواستگاری و ترتیب ازدواج میدن ولی روز عروسی اون پسر موقع حلقه کل انداختن عروسی رو بهم میزنه و میگه من با دختر لکنتی مثل تو ازدواج نمیکنم و کلی بی احترامی میکنه .
زدواج کنه (قد پسر کوتاه) خب برای این دختر برید خواستگاری و اونا هم قبول میکنن و برای تاپکی میرن خواستگاری و ترتیب ازدواج میدن ولی روز عروسی اون پسر موقع حلقه کل انداختن عروسی رو بهم میزنه و میگه من با دختر لکنتی مثل تو ازدواج نمیکنم و کلی بی احترامی میکنه .
و یک چیز دیگه تاپکی عاشق برنامه به نام بود که بعد میره داخل اون جا کار ولی ساکشی که یه جورایی رییس بود با تارو تاپکی خیلی اذیت میکرد ولی تارو به تاپکی گفت که بیاد سر کار ولی یک روز که جشن برنامشو بود دیباکر اومد اونجا و آبروی تاپکی برد تاپکی هم از ناراحتی فرار کرد و تارو رفت دنبالش و احساساتش بهش گفت و حتی زمانی که پای تارو شکسته بود.
تاپکی به خونه اونا میرفت و کمک تارو کارا شون انجام میداد که مادر تارو هم از تاپکی خوشش اومد ولی اون از هر چی گیر میکرد بدش میومد ولی نمیدونست تاپکی لکنت داره خلاصه بعد از اینکه تارو به تاپکی گفت که دوستش داره و مادرش هم از تاپکی خوشش اومده بود .
اینجا میاید ولی کسی حاضر نیست با پسرتون ازدواج کنه (قد پسر کوتاه) خب برای این دختر برید خواستگاری و اونا هم قبول میکنن و برای تاپکی میرن خواستگاری و ترتیب ازدواج میدن ولی روز عروسی اون پسر موقع حلقه کل انداختن عروسی رو بهم میزنه و میگه من با دختر لکنتی مثل تو ازدواج نمیکنم و کلی بی احترامی میکنه .
زدواج کنه (قد پسر کوتاه) خب برای این دختر برید خواستگاری و اونا هم قبول میکنن و برای تاپکی میرن خواستگاری و ترتیب ازدواج میدن ولی روز عروسی اون پسر موقع حلقه کل انداختن عروسی رو بهم میزنه و میگه من با دختر لکنتی مثل تو ازدواج نمیکنم و کلی بی احترامی میکنه .
و یک چیز دیگه تاپکی عاشق برنامه به نام بود که بعد میره داخل اون جا کار ولی ساکشی که یه جورایی رییس بود با تارو تاپکی خیلی اذیت میکرد ولی تارو به تاپکی گفت که بیاد سر کار ولی یک روز که جشن برنامشو بود دیباکر اومد اونجا و آبروی تاپکی برد تاپکی هم از ناراحتی فرار کرد و تارو رفت دنبالش و احساساتش بهش گفت و حتی زمانی که پای تارو شکسته بود.
تاپکی به خونه اونا میرفت و کمک تارو کارا شون انجام میداد که مادر تارو هم از تاپکی خوشش اومد ولی اون از هر چی گیر میکرد بدش میومد ولی نمیدونست تاپکی لکنت داره خلاصه بعد از اینکه تارو به تاپکی گفت که دوستش داره و مادرش هم از تاپکی خوشش اومده بود .
- 🙈
- 🙉
- 🙊
- 💛
- ❤
- 💔
- 💯
- 💢
- ✋
- ✌
- 👍
- 👎
- ✊
- 👏
- 👈
- 👉
- 🙏
- 💪
- 🎬
- 🐥
- 🌹
- 🍁
- 🍉
- 🍕
- 🍳
- 🎂
- 🎈
- ☕
- 🌍
- 💩
- 🚗
- ⏰
- ☔
- 📙
- ⭐
- 😀
- 😂
- 😉
- 😊
- 😍
- 😘
- 💋
- 😋
- 😜
- 👀
- 😐
- 😕
- 😎
- 😌
- 😒
- 😬
- 😔
- 😢
- 😭
- 😷
- 😎
- 😨
- 😱
- 😡
- 😠
😊
مشاهده نظرات
X
این ویدیو
×
گزارش تخلف
×در صورتیکه توضیحی در مورد گزارش تخلف دارید در کادر زیر بنویسید
افزودن به لیست پخش
×دانلود اپلیکیشن فیلو
×برای دانلود این ویدیو، اپلیکیشن فیلو را از مارکت ها یا بصورت مستقیم نصب کنید.
در صورتی که اپلیکیشن فیلو را نصب کرده اید؛ برای تماشا یا دانلود این ویدیو وارد اپلیکیشن شده، از منو گزینه اسکن را انتخاب کرده و کد زیر را اسکن کنید.
