فیلترشکن فعاله فیلترشکن فعاله

حکایت طنز: پادشاه، خر پیر و آموزش زبان انگلیسی

روزی پادشاهی پیر که علاقه زیادی به خر پیر خود داشت، تصمیم عجیبی گرفت: او می‌خواست خرش زبان انگلیسی یاد بگیرد. برای این هدف، جایزه‌ای بزرگ تعیین کرد، اما در صورت شکست، داوطلب باید کشته می‌شد. بسیاری از افراد به امید جایزه داوطلب شدند، اما هیچ‌کدام موفق نشدند و جان خود را از دست دادند.

پادشاه مبلغ جایزه را افزایش داد، اما دیگر کسی جرئت نکرد داوطلب شود. تا اینکه پیرمردی زیرک نزد پادشاه رفت و گفت که حاضر است این کار را انجام دهد، اما به سه شرط:

1. مکانی راحت برای خودش، خانواده‌اش و خر پادشاه فراهم شود.


2. حقوق ماهیانه بالایی دریافت کند.


3. 10 سال فرصت داشته باشد.



پادشاه پذیرفت. پیرمرد و خانواده‌اش زندگی مرفهی یافتند. وقتی دوستانش از او پرسیدند چرا چنین تصمیم خطرناکی گرفته، او گفت:
پادشاه پیر است، خر پیر است، و من هم پیر! در این 10 سال یا من می‌میرم، یا پادشاه، یا خر. پس فعلاً راحت زندگی می‌کنیم!

این داستان طنز، مثالی زیبا از وعده‌های غیرواقعی است که قرار است در آینده تحقق یابند، اما اغلب بی‌اساس هستند.

#‌حکایت #‌طنز #‌پادشاه_و_خر #‌آموزش_زبان_انگلیسی #‌داستان_پندآموز #‌زندگی_زیرکانه #‌وعده_پوچ #‌داستان_کوتاه
  • 🙈
  • 🙉
  • 🙊
  • 💛
  • 💔
  • 💯
  • 💢
  • 👍
  • 👎
  • 👏
  • 👈
  • 👉
  • 🙏
  • 💪
  • 🎬
  • 🐥
  • 🌹
  • 🍁
  • 🍉
  • 🍕
  • 🍳
  • 🎂
  • 🎈
  • 🌍
  • 💩
  • 🚗
  • 📙
  • 😀
  • 😂
  • 😉
  • 😊
  • 😍
  • 😘
  • 💋
  • 😋
  • 😜
  • 👀
  • 😐
  • 😕
  • 😎
  • 😌
  • 😒
  • 😬
  • 😔
  • 😢
  • 😭
  • 😷
  • 😎
  • 😨
  • 😱
  • 😡
  • 😠
😊

مرتبط

محمود اسمعیل زاده

در حال بارگذاری
X
این ویدیو