جلال الدین خوارزمشاه 2 (مستند افسانه های تاریخ 4)
او بر خلاف پدرش از رویارویی با مغولان هراسان نبود. به گفته عزالدین ابن اثیر زمانی که پدرش در سمرقند برای فرار از دست لشکریان مغول برنامهریزی میکرد، جلالالدین و شهابالدین خیوقی تأکید داشتند که باید با تمام قوا به رویارویی دشمن شتافت و با آن جنگید.
بعد از مرگ سلطان محمد خوارزمشاه او با سپاهی که برای او باقیمانده بود عزم خود را برای مقابله با سپاه مغول جزم نمود. او از کرانه دریای خزر مجدداً به سمت شرق حرکت کرد تا خود را برای رویارویی با مهاجمان مهیا سازد. لشکریان او را بیشتر ترکمن ها تشکیل میدادند. او در سال ۶۱۷ ق/۱۲۲۱ م به سمت نیشابور، غزنه و هرات حرکت نمود و درگیریهایی نیز با مغولان پیدا کرد. آوازه مبارزات جلالالدین به گوش چنگیز خان رسید و او سپاهی با سی هزار مرد جنگی به فرماندهی شیگی قوتوقو به سمت او روانه کرد. سپاه جلال الدین و شیگی قوتوقو در نزدیکی پروان با یکدیگر جنگیدند که به شکست لشکریان شیگی قوتوقو انجامید.این پیروزیها به خاطر طمع شرمآور سپاهیان قارلوق و قبچاق جلالالدین در تقسیم غنائم و رشک برادران جلالالدین بر وی زودگذر و ناپایدار بود و از سپاهیان او فقط ترکمن های امین الملک باقی ماندند. به گفته جوینی نهایتاً در سال ۶۱۸ ق/۱۲۲۱ م شخص چنگیزخان عزم نبرد با جلالالدین کرد و در ساحل رود سند با وی گلاویز شد. جلال الدین با سپاهش به قلب دشمن زد که باعث درهم فروریختن سپاه چنگیز شد و پی چنگیز افتاد اما ده هزار سواری که چنگیز به کمین گماشته بود باعث برهم زدن اوضاع و پراکنده شدن سپاه جلالالدین شد و پسر هشت ساله جلالالدین به دستور چنگیز در میان میدان نبرد کشته شد در این نبرد لشکر جلالالدین در هم فروریخت ولی شخص جلالالدین شجاعانه جنگید زمانی که سلطان به خیمه مادر و همسر و حرم خود نزدیک شد شیونشان برآمد که مارا بکش تا به دست تاتار اسیر نشویم که سلطان دستور غرق کردن ایشان را داد. در انتهای نبرد او از ارتفاع ده متری اسب خویش را در آب انداخت و مغولان در صدد تعقیب او برآمدند ولی با ممانعت چنگیز خان روبرو شدند، چرا که او میخواست نحوه عبور جلالالدین از رود سند را مشاهده کند.باقی سپاهیان ترکمن جلاالدین تا آخرین نفس در حال پیکار با مغولان بودند و همگی در مقابل انبوه سپاهیان مغول به خاک افتادند. جلالالدین با یک شمشیر و نیزه و سپر از رود سند گذشت و چنگیز خان با مشاهده این صحنه روی به پسران آورد و گفت: «از پدر، پسر چنین باید». که به این مسئله اشاره داشت که سلطان محمد همیشه در حال گریز از وی بود
جلالالدین به تنهایی روانه هندوستان شد، سه سال در آنجا ماند و سپاهی برای خود ترتیب داد. از این پس بود که جلالالدین به سمت غرب متمایل شد تا اوضاع درونی نابسامان ایران را اصلاح کند تا پس از آن اسب را برای مصاف با مغولان زین کند. در ابتدا لشکر او فاقد تجهیزات لازم و کافی بود. به روایت نسوی وقتی از لاهور به سمت سیستان و بلوچستان حرکت میکرد، سپاهیان وی حدود چهار هزار تن بودند که بر درازگوش و گاو نر سوار بودند.
بعد از مرگ سلطان محمد خوارزمشاه او با سپاهی که برای او باقیمانده بود عزم خود را برای مقابله با سپاه مغول جزم نمود. او از کرانه دریای خزر مجدداً به سمت شرق حرکت کرد تا خود را برای رویارویی با مهاجمان مهیا سازد. لشکریان او را بیشتر ترکمن ها تشکیل میدادند. او در سال ۶۱۷ ق/۱۲۲۱ م به سمت نیشابور، غزنه و هرات حرکت نمود و درگیریهایی نیز با مغولان پیدا کرد. آوازه مبارزات جلالالدین به گوش چنگیز خان رسید و او سپاهی با سی هزار مرد جنگی به فرماندهی شیگی قوتوقو به سمت او روانه کرد. سپاه جلال الدین و شیگی قوتوقو در نزدیکی پروان با یکدیگر جنگیدند که به شکست لشکریان شیگی قوتوقو انجامید.این پیروزیها به خاطر طمع شرمآور سپاهیان قارلوق و قبچاق جلالالدین در تقسیم غنائم و رشک برادران جلالالدین بر وی زودگذر و ناپایدار بود و از سپاهیان او فقط ترکمن های امین الملک باقی ماندند. به گفته جوینی نهایتاً در سال ۶۱۸ ق/۱۲۲۱ م شخص چنگیزخان عزم نبرد با جلالالدین کرد و در ساحل رود سند با وی گلاویز شد. جلال الدین با سپاهش به قلب دشمن زد که باعث درهم فروریختن سپاه چنگیز شد و پی چنگیز افتاد اما ده هزار سواری که چنگیز به کمین گماشته بود باعث برهم زدن اوضاع و پراکنده شدن سپاه جلالالدین شد و پسر هشت ساله جلالالدین به دستور چنگیز در میان میدان نبرد کشته شد در این نبرد لشکر جلالالدین در هم فروریخت ولی شخص جلالالدین شجاعانه جنگید زمانی که سلطان به خیمه مادر و همسر و حرم خود نزدیک شد شیونشان برآمد که مارا بکش تا به دست تاتار اسیر نشویم که سلطان دستور غرق کردن ایشان را داد. در انتهای نبرد او از ارتفاع ده متری اسب خویش را در آب انداخت و مغولان در صدد تعقیب او برآمدند ولی با ممانعت چنگیز خان روبرو شدند، چرا که او میخواست نحوه عبور جلالالدین از رود سند را مشاهده کند.باقی سپاهیان ترکمن جلاالدین تا آخرین نفس در حال پیکار با مغولان بودند و همگی در مقابل انبوه سپاهیان مغول به خاک افتادند. جلالالدین با یک شمشیر و نیزه و سپر از رود سند گذشت و چنگیز خان با مشاهده این صحنه روی به پسران آورد و گفت: «از پدر، پسر چنین باید». که به این مسئله اشاره داشت که سلطان محمد همیشه در حال گریز از وی بود
جلالالدین به تنهایی روانه هندوستان شد، سه سال در آنجا ماند و سپاهی برای خود ترتیب داد. از این پس بود که جلالالدین به سمت غرب متمایل شد تا اوضاع درونی نابسامان ایران را اصلاح کند تا پس از آن اسب را برای مصاف با مغولان زین کند. در ابتدا لشکر او فاقد تجهیزات لازم و کافی بود. به روایت نسوی وقتی از لاهور به سمت سیستان و بلوچستان حرکت میکرد، سپاهیان وی حدود چهار هزار تن بودند که بر درازگوش و گاو نر سوار بودند.
- 🙈
- 🙉
- 🙊
- 💛
- ❤
- 💔
- 💯
- 💢
- ✋
- ✌
- 👍
- 👎
- ✊
- 👏
- 👈
- 👉
- 🙏
- 💪
- 🎬
- 🐥
- 🌹
- 🍁
- 🍉
- 🍕
- 🍳
- 🎂
- 🎈
- ☕
- 🌍
- 💩
- 🚗
- ⏰
- ☔
- 📙
- ⭐
- 😀
- 😂
- 😉
- 😊
- 😍
- 😘
- 💋
- 😋
- 😜
- 👀
- 😐
- 😕
- 😎
- 😌
- 😒
- 😬
- 😔
- 😢
- 😭
- 😷
- 😎
- 😨
- 😱
- 😡
- 😠
😊
مشاهده نظرات
مرتبط
dav0000d/TV Service- داود تی وی سرویس
در حال بارگذاری
X
این ویدیو
×
گزارش تخلف
×در صورتیکه توضیحی در مورد گزارش تخلف دارید در کادر زیر بنویسید
افزودن به لیست پخش
×دانلود اپلیکیشن فیلو
×برای دانلود این ویدیو، اپلیکیشن فیلو را از مارکت ها یا بصورت مستقیم نصب کنید.
در صورتی که اپلیکیشن فیلو را نصب کرده اید؛ برای تماشا یا دانلود این ویدیو وارد اپلیکیشن شده، از منو گزینه اسکن را انتخاب کرده و کد زیر را اسکن کنید.