فیلم هندی سلطان دوبله فارسی

سلطان یک آدم معمولی بود. دیش ماهواره نصب می کرد از اینجور کارها. تا دختری آشنا شد که. کشنی گر بود تحصیل کرده بود اول باهم می کردن. بعد یک دختر به سطان چیزی گفت بهش بر خورد. رفت پیش پدر دختر که مربی کشنی بود ازش خواست تو مسابقات کشتی شرکت می کنم. بعد قبول کرد با شاگرد های بهشون کشنی گیری یاد داده بود کشنی بگیره و سلطان قبول. و کشنی گرفت از آخرین شاگرد باخت و تمرین کرد قوی شد دوباره اومد. برد و مسابقات شرکت کرد برد بد پیشرفت شد سلطان علی خان اسم در آورد و درحدی خارج کشور مسابقات داد برد ولی وقتی برگشت بچه‌ای داخل شکم مادرش بود بخاطر خون کم داشت برد و همسرش دیگه باهاش حرف نزد گفت من بخاطر تو بچه ام از آروز هام گذاشتم توچکار کردی. بعد سلطان بخاطر اینکه همسرش بگرده پیش. رفت باشگاه بوکس.