استوری | امام حسین | حق الناس | روح الله بیات

یه نفر تو مجلس امام حسین علیه السلام خدمت میکرد و زیر لب این شعر را می‌ خواند:
حسین دارم چه غم دارم؟

مرحوم رجبعلی با دیدن اون شخص ، توی دلش گفت: خوش‌ به حالش
امام حسین علیه‌ السلام حتما بهش عنایت می کنه

بعد از مدتی یه شب در خواب دید محشر شده و امام حسین به حساب مردم رسیدگی می‌کنه
اون فرد هم‌ ابتدای صف نزدیک آقا ایستاده
مرحوم رجبعلی میگه
گفتم امروز دیگر روز اونه

یه مرتبه دیدم امام به فرشته‌ ای فرمود: این مرد رو انتهای صف بندازید
و نگاهی هم به من‌ کرد و با ناراحتی فرمود:
رجبعلی ما رئیس دزدها نیستیم

از فرمایش آقا تعجب کردم‌
بعد از بیدار شدن جستجو کردم که‌ شغل اون مرد چیه؟
فهمیدم عامل‌ توزیع شکرِ
و شِکَر را بجای اینکه با نرخ دولتی به مردم بده ، آزاد می فروشه

میگم:
رفیق امام حسین شب عاشورا به اصحاب فرمود هرکی حق الناس گردنش هست بره
یعنی حتی کشته شدن تو کربلام از بین برنده حق الناس نیست
مراقب باش حق به گردنت نباشه
مراقب باش دل کسی رو به درد نیاری