تماشای ویدیو با ip خارج از ایران ممکنه براتون کند باشه؛ پس اگه فیلترشکن فعاله، حتما خاموش و صفحه رو رفرش کنید.

پارت ۸ میگفت اسمم تابعه ست!

پارت8: میگفت اسمم تابعه ست!

لیا کمی مکث کردو دوباره گوششو چسبوند به دهن عروسکش
گفت نمیتونم بگم این یه رازه
گفتم امروز کلافه م کرده از بس با سارا حرف زد
رامین گفت بچه ست دیگه فعلا این عروسکه براش تازگی داره و عزیزه، دو روز دیگه اصلا یادش میره که همچین عروسکی داشته
گفتم آره میدونم خودمم وقتی بچه بودم وقتی عروسک جدید می خریدم تا یه مدت فکر میکردم که واقعیه
بعد از شام لیارو به اتاقش بردمو براش قصه خوندم تا بخوابه
بعد عروسکشو از توی بغلش بیرون اوردمو کنار تختش گذاشتم
خودمم رفتم توی اتاقو خوابیدم
نیمه های شب بود که با صدای پچ پچ یه نفر از خواب بیدار شدم
رامین خواب بودو به نظر میرسید که صدا از بیرون اتاق میاد
راستش اونقدر خسته بودم که حوصله نداشتم از توی جام بلند شمو مطمئن بودم که لیا این وقت شب بیدار نمیشه
دوباره یه چرت زدمو این بار با صدای حرف زدن لیا از خواب پریدم
آروم از اتاق بیرون رفتم تا رامین از خواب بیدار نشه
اتاق لیا روبروی اتاق ما بود، داخل اتاق شدمو لیا رو توی اتاق ندیدم
توی راهرو هم کسی نبود
خواستم لیا رو صدا کنم که...

رفقا لایک و فالو یادتون نره هاا🧡
نظراتتون هم حتما برام کامنت کنین، گفتن یه عالی یا حتی یه ایموجی قلب کلی بهم انرژی میده💟
ممنون که حمایت میکنید🙏🏻⚘


¤¤¤_☆---+ (🕷☠🕷) +---☆_¤¤¤
#‌جن #‌ترسناک #‌عجایب #‌طلسم #‌داستان_واقعی #‌شیطان #‌وحشت #‌ماورا #‌هيجان_انگیز #‌طلسمات #‌داستان_ترسناک_واقعی #‌داستان_جن #‌جن_کافر #‌اجنه #‌اجنه_کاملا_واقعی #‌ماورایی #‌طلسم_سیاه #‌طلسم_شیطانی #‌علوم_ماورا #‌جن_گیری #‌جن_گیر #‌جادوی_سیاه #‌عروسک_طلسم #‌عروسک_نفرین_شده
  • 🙈
  • 🙉
  • 🙊
  • 💛
  • 💔
  • 💯
  • 💢
  • 👍
  • 👎
  • 👏
  • 👈
  • 👉
  • 🙏
  • 💪
  • 🎬
  • 🐥
  • 🌹
  • 🍁
  • 🍉
  • 🍕
  • 🍳
  • 🎂
  • 🎈
  • 🌍
  • 💩
  • 🚗
  • 📙
  • 😀
  • 😂
  • 😉
  • 😊
  • 😍
  • 😘
  • 💋
  • 😋
  • 😜
  • 👀
  • 😐
  • 😕
  • 😎
  • 😌
  • 😒
  • 😬
  • 😔
  • 😢
  • 😭
  • 😷
  • 😎
  • 😨
  • 😱
  • 😡
  • 😠
😊

مرتبط

RED MOON - ماه سرخ

در حال بارگذاری
X
این ویدیو