پارت ۱ خواستگار خواهرم یه جن بود!

پارت1: خواستگار خواهرم یه جن بود!

سلام من اعظم هستم تقریبا چهل سالمه و اهل روستای چنارک از توابع شیراز هستم
ازدواج کردمو دو تا بچه دارم
ماجرایی که میخوام براتون تعریف کنم کاملا واقعی و مربوط میشه به خواهر کوچیکترم اکرم
ما چهار تا بچه بودیم دو تا برادر بزرگترم اکبر و احمد و منو اکرم
اکرم دو سال از من کوچیکتره اونم الان ازدواج کرده و یه بچه داره
این ماجرا برمیگرده به خیلی سال پیش
وقتی که من هشت ساله بودمو اکرم شش‌ساله
یادمه با همه‌ی بچگی گاهی متوجه چیزای عجیبی تو رفتار اکرم میشدم
حتی بعضی‌هاشو به مادرمم میگفتم اما مادرم باور نمیکردو میزاشت به حساب حسادتای خواهرانه
آخه اکرم برخلاف من که چهره ی زیبایی نداشتمو پوستم سیاه چرده بود یه دختر خیلی زیبا بود
درست مثل همون دخترای شیرازی که شاعرا تو غزلاشون وصف میکنن
اکرم پوستی لطیف و سفید مثل برگ گل داشت
دو تا ابروی کمونی و چشمای درشت که با مژه های فر و بلند تزئین شده بودن
موهاشم مشکی و مجعد بود
هرکس اونو میدید...

رفقا لایک و فالو یادتون نره هاا🧡
نظراتتون هم حتما برام کامنت کنین، گفتن یه عالی یا حتی یه ایموجی قلب کلی بهم انرژی میده💟
ممنون که حمایت میکنید🙏🏻⚘


¤¤¤_☆---+ (🕷☠🕷) +---☆_¤¤¤
#‌جن #‌ترسناک #‌عجایب #‌داستان_واقعی #‌شیطان #‌وحشت #‌ماورا #‌هيجان_انگیز #‌داستان_ترسناک_واقعی #‌داستان_جن #‌جن_کافر #‌اجنه #‌اجنه_کاملا_واقعی #‌ماورایی #‌علوم_غریبه #‌دعا_نویس
  • 🙈
  • 🙉
  • 🙊
  • 💛
  • 💔
  • 💯
  • 💢
  • 👍
  • 👎
  • 👏
  • 👈
  • 👉
  • 🙏
  • 💪
  • 🎬
  • 🐥
  • 🌹
  • 🍁
  • 🍉
  • 🍕
  • 🍳
  • 🎂
  • 🎈
  • 🌍
  • 💩
  • 🚗
  • 📙
  • 😀
  • 😂
  • 😉
  • 😊
  • 😍
  • 😘
  • 💋
  • 😋
  • 😜
  • 👀
  • 😐
  • 😕
  • 😎
  • 😌
  • 😒
  • 😬
  • 😔
  • 😢
  • 😭
  • 😷
  • 😎
  • 😨
  • 😱
  • 😡
  • 😠
😊

مرتبط

RED MOON - ماه سرخ

در حال بارگذاری
X
این ویدیو