فیلم سینمایی اکشن حافظه ۲۰۲۲

ممنتو غرق در روایت است. روایتی از یک جنایت و خیانت ولی با طعم زمان، روایتی از یک فراموشی اما با یک قانون، روایتی از یک هدف ولی با بوی انتقام درست همانند یک روایت جنایی- نئو نوآر اما با فرمول برعکس و گوینده یک داستانی که از فراموشی نشات می‌گیرد. با اثری مواجه هستیم که به بیننده باج نمی‌دهد و کار خودش را، تمام و کمال به پایان می‌رساند. کریستوفر نولان و برادرش جاناتن در سال ۲۰۰۰ فیلمی ساختند که به مذاق همه خوش بیاید و مثل تمامی آثار نولان ، بازی با زمان در این فیلم به شدت پر رنگ است. او بیننده را همان اول و بدون زمینه چینی وارد گنگی زمان و مکان می‌کند. گنگی که هر چه بیشتر باشد، به نفع او و به ضرر ما است. در آن فضا می‌تواند تمام اهداف و تئوری‌های خود را به ثمر برساند و در همین حال که بیننده گمراه و گمراه‌تر می‌شود و تا مرز فراموشی پیش می‌رود. بهتر است بگویم کریستوفر نولان به دنبال توجیه فراموشی و حل معمای شخصیت اصلی فیلم (لئو) نمی‌باشد و هدف او بیننده‌ها هستند که باید در دام او بیوفتند و فراموشی اصلی نصیب مخاطبین میشود. دیده‌اید که چگونه ماهی گیر با طعمه‌ای که بر چوب ماهیگیری خود می‌بندد، ماهی را گول می‌زند و از این گمراهی او سو استفاده می‌کند؟ کارگردان نیز همین حرکت را با بیننده‌ها می‌زند و طعمه بسته شده او بر سر چوب ماهیگیری، فیلمش ممنتو می‌باشد و ماهی‌های آن، مخاطب‌های او هستند که فیلم را می‌بینند. معمولا در دیدن این مدل آثار، تنها چیزی که برای من مهم است، سر در آوردن از حقه و حیله آن است. تا حدودی هم بعد از پایان فیلم‌های مشابه، می‌توانم حدس‌های درستی بزنم و برای خود نقشه‌راه هایی از جنس پاسخ بسازم ولی ممنتو یک اثر روان‌شناختی تودرتو و متمرکز بر اصولش می‌باشد و با یک بار دیدن آن، قطعا به جای باز شدن دروازه‌های معمایش، تعداد زیادی دروازه های جدید رونمایی می‌شوند و باعث تشنه‌تر کردن مخاطب برای دیدن چندین باره اثر نامبرده و پیدا کردن جوابِ معما‌ها می‌باشد. دومین اثر بلند (ممنتو) نولان به یکی از بهترین فیلم‌های رزومه کاری او تبدیل شده است که لایه‌های مکرر و تودرتوی این فیلم با بازی درخشان گای پیرس در نقش لئونارد شلبی جذابیت غیر قابل انکاری به فیلم داده است. تدوین‌های پویا و فیلمبرداری پُرتحرک و جاسازی کردن سکانس های سیاه و سفید در دل سکانس های رنگی در فیلم بسیار هنرمندانه صورت گرفته است.

اصولا نولان سعی می‌کند در فیلم‌هایش بذر نوعی از معما را در ذهن بیننده بکارد و من باب مثال های ملموس می‌توانم به یکی از آثار او یعنی پرستیژ گریزی بزنم که در آن فیلمساز با استفاده از حقه شعبده بازی و رقابت بین دو تردست، توانست هم بیننده را گول بزند هم شعبده بازان را. به نوعی آن شعبده باز واقعی، خودش است که نقش اول حیله‌ها را به دست دارد و برای دلیل دوم باید از هزارتوی چند لایه فیلم تلقین بگویم که با خلق پُلی به چند رویا و دنیا‌هایی موازی با قوانین خودش ( رویا‌های افرادی که در فیلم مشاهده می‌کردیم) ، دشواری دو چندانی را به بیننده القا کرده است. بار دیگر به ممنتو برمیگردیم و این بار پس از کمی طفره رفتن، اصلِ مطلب را بیان میکنم؛ ممنتو فاقد معما می‌باشد! این فیلم خوده جنس است و تعریف ماهیت معما نه طرح معما. مگر هم می‌شود با ترکیب خیانت و انتقام و دروغگویی و عدم اعتماد آن هم با حیله فراموشی به یک معما رسید؟ اولین اصل معما در به یاد آوردن آن است نه آن که با یک بیماری به این مرض دچار شده، همکاری کنی و انتظار به جواب رسیدن را نیز داشته باشی؛ چنین امری به هیچگونه میسر نمی‌باشد همانند قدم برداشتن بر روی هزاران معمای دیگر با چشمانی بسته (کور) فرقی ندارد.
  • 🙈
  • 🙉
  • 🙊
  • 💛
  • 💔
  • 💯
  • 💢
  • 👍
  • 👎
  • 👏
  • 👈
  • 👉
  • 🙏
  • 💪
  • 🎬
  • 🐥
  • 🌹
  • 🍁
  • 🍉
  • 🍕
  • 🍳
  • 🎂
  • 🎈
  • 🌍
  • 💩
  • 🚗
  • 📙
  • 😀
  • 😂
  • 😉
  • 😊
  • 😍
  • 😘
  • 💋
  • 😋
  • 😜
  • 👀
  • 😐
  • 😕
  • 😎
  • 😌
  • 😒
  • 😬
  • 😔
  • 😢
  • 😭
  • 😷
  • 😎
  • 😨
  • 😱
  • 😡
  • 😠
😊

مرتبط

فیلم و سریال ✅

در حال بارگذاری
X
این ویدیو