سریال یوسف پیامبر قسمت ۱۰

سریال یوسف پیامبر قسمت ۱۰
داستان
ویرایش
داستان این سریال از این قرار است که زمانی که یعقوب، مردمان بنی‌اسرائیل را به یکتاپرستی خوانده و از پرستش خدایان مختلف انذار می‌دهد؛ خدا، پیامبر بعدی را در نسل او قرار داده و یوسف را به وی عطا می‌کند که چهره‌ زیبایی دارد. یوسف در کودکی رؤیایی می‌بیند که در آن خورشید، ماه و ۱۱ ستاره برای او به سجده می‌افتند. یعقوب که این رؤیا را می‌شنود به او توصیه می‌کند تا آن را از برادران خود پنهان کند. پس از چندی، برادران یوسف که به علاقهٔ پدرشان نسبت به یوسف حسودی می‌کردند، او را به چاه می‌اندازند و در حضور یعقوب مدعی می‌شوند که یوسف را گرگ خورده است و پیراهن خونی جعلی را به یعقوب نشان می‌دهند. پس از مدتی کاروانی او را از چاه درآورده و به عزیز مصر، پوتیفار، می‌فروشند و پوتیفار او را به عنوان غلام به همسرش زلیخا هدیه می‌دهد. زلیخا شیفته یوسف می‌شود و زمانیکه زلیخا از او خواست با او وارد بستر شود یوسف فرار کرد. پوتیفار فرا می‌رسد و تمام تقصیرات گردن یوسف می‌افتد و یوسف به زندان می‌رود و هشت سال آنجا می‌ماند؛ اما به واسطهٔ یکی از دوستان خود در زندان که مدت‌ها پیش آزاد شده و به پادشاه مصر آمنهوتب خدمت می‌کند به کمک علم تعبیر خواب، خوابِ فرمانروا را تعبیر کرده و با خِرَد خود به یکی از نزدیکان به فرمانروا تبدیل شده و پس از مرگ پوتیفار عزیز مصر می‌شود. سرانجام پس از سال‌ها دوری، یوسف طی یک معجزه زلیخای پیر را به زلیخای جوان و زیبا تبدیل و با او ازدواج می‌کند؛ و بالاخره پس از سی و چند سال دوری، پدرش را پیدا کرده و او را با خود به مصر می‌برد.
  • 🙈
  • 🙉
  • 🙊
  • 💛
  • 💔
  • 💯
  • 💢
  • 👍
  • 👎
  • 👏
  • 👈
  • 👉
  • 🙏
  • 💪
  • 🎬
  • 🐥
  • 🌹
  • 🍁
  • 🍉
  • 🍕
  • 🍳
  • 🎂
  • 🎈
  • 🌍
  • 💩
  • 🚗
  • 📙
  • 😀
  • 😂
  • 😉
  • 😊
  • 😍
  • 😘
  • 💋
  • 😋
  • 😜
  • 👀
  • 😐
  • 😕
  • 😎
  • 😌
  • 😒
  • 😬
  • 😔
  • 😢
  • 😭
  • 😷
  • 😎
  • 😨
  • 😱
  • 😡
  • 😠
😊

مرتبط

AZKURDAN

در حال بارگذاری
X
این ویدیو