دیدگاه های فردینان دو سوسور در زبان شناسی
این ویدئو دربارۀ زبانشناسی است.
.
دورۀ زبانشناسی عمومی (course in general linguistics) در سال ۱۹۱۶م. بر پایهٔ یادداشت سخنرانیهای سوسور (ferdinand mongin de saussure) منتشر شد. این کتاب خیلی زود به منبعی مهم برای زبانشناسان ساختارگرای سدهٔ بیستم تبدیل شد.
او برخلاف زبانشناسان پیش از خود که بیشتر از دید تاریخی یا درزمانی (diachronic) به بررسی زبانشناسی میپرداختند توجّه خود را بر جنبهٔ همزمانی (syncronic) آن معطوف میکرد و ساختار زبان را در بازهای از زمان میسنجید.
او فرایند گفتوگو را ساختهشده از دو بخش روانشناسانه و فیزیکی میداند؛ ولی ساختار زبان را در ارتباط با پارهای از بخش روان شناسی میشناسد. از دیدگاه سوسور هیچ رابطهای بین معنا و اُبْژه وجود ندارد. به همین خاطر میگویند که اشیای این عالم، مخلوق زبان یا تصورات ما هستند. به عبارتی، معنی، ساختاری است، یعنی معنای یک نشانه به رابطۀ آن با سایر نشانهها بسته است؛ مثل معنای چراغ قرمز که وابسته به چراغ سبز است و به خودی خود معنایی ندارد. نشانهشناسی او از همین پیوند ریشه میگیرد. ساختارگرایان، پساساختارگرایان و ساختارشکنان به اندیشههای او دربارۀ نشانه و ساختار توجّه کردند. رویکرد ساختارگرایانۀ سوسور، در درون شاخههای زبانشناسی نفوذی عمیق یافت. با این حال، تأثیر آن در علوم اجتماعی به مراتب عمیقتر و وسیعتر بود. این دیدگاه را، بهویژه انسانشناس برجستهای چون کلود لوی استروس در میانههای سدهٔ بیستم به کار گرفت. ساختارگرایی در انسانشناسی به نام استراوس ثبت شد و نسخۀ انسانشناختی ساختارگرایی، یکی از شفافترین گونههای رویکردی در این رشته در زمان خود شد.
.
.
#فردیناند_دو_سوسور #زبانشناسی #زبان_انگلیسی #فردینان_دو_سوسور
.
دورۀ زبانشناسی عمومی (course in general linguistics) در سال ۱۹۱۶م. بر پایهٔ یادداشت سخنرانیهای سوسور (ferdinand mongin de saussure) منتشر شد. این کتاب خیلی زود به منبعی مهم برای زبانشناسان ساختارگرای سدهٔ بیستم تبدیل شد.
او برخلاف زبانشناسان پیش از خود که بیشتر از دید تاریخی یا درزمانی (diachronic) به بررسی زبانشناسی میپرداختند توجّه خود را بر جنبهٔ همزمانی (syncronic) آن معطوف میکرد و ساختار زبان را در بازهای از زمان میسنجید.
او فرایند گفتوگو را ساختهشده از دو بخش روانشناسانه و فیزیکی میداند؛ ولی ساختار زبان را در ارتباط با پارهای از بخش روان شناسی میشناسد. از دیدگاه سوسور هیچ رابطهای بین معنا و اُبْژه وجود ندارد. به همین خاطر میگویند که اشیای این عالم، مخلوق زبان یا تصورات ما هستند. به عبارتی، معنی، ساختاری است، یعنی معنای یک نشانه به رابطۀ آن با سایر نشانهها بسته است؛ مثل معنای چراغ قرمز که وابسته به چراغ سبز است و به خودی خود معنایی ندارد. نشانهشناسی او از همین پیوند ریشه میگیرد. ساختارگرایان، پساساختارگرایان و ساختارشکنان به اندیشههای او دربارۀ نشانه و ساختار توجّه کردند. رویکرد ساختارگرایانۀ سوسور، در درون شاخههای زبانشناسی نفوذی عمیق یافت. با این حال، تأثیر آن در علوم اجتماعی به مراتب عمیقتر و وسیعتر بود. این دیدگاه را، بهویژه انسانشناس برجستهای چون کلود لوی استروس در میانههای سدهٔ بیستم به کار گرفت. ساختارگرایی در انسانشناسی به نام استراوس ثبت شد و نسخۀ انسانشناختی ساختارگرایی، یکی از شفافترین گونههای رویکردی در این رشته در زمان خود شد.
.
.
#فردیناند_دو_سوسور #زبانشناسی #زبان_انگلیسی #فردینان_دو_سوسور
- 🙈
- 🙉
- 🙊
- 💛
- ❤
- 💔
- 💯
- 💢
- ✋
- ✌
- 👍
- 👎
- ✊
- 👏
- 👈
- 👉
- 🙏
- 💪
- 🎬
- 🐥
- 🌹
- 🍁
- 🍉
- 🍕
- 🍳
- 🎂
- 🎈
- ☕
- 🌍
- 💩
- 🚗
- ⏰
- ☔
- 📙
- ⭐
- 😀
- 😂
- 😉
- 😊
- 😍
- 😘
- 💋
- 😋
- 😜
- 👀
- 😐
- 😕
- 😎
- 😌
- 😒
- 😬
- 😔
- 😢
- 😭
- 😷
- 😎
- 😨
- 😱
- 😡
- 😠
😊
مشاهده نظرات
مرتبط
زباننامک
در حال بارگذاری
X
این ویدیو