(دلنوشته های سمیرا) قفس

به قلم و با صدای سمیرا
تهیه و تنظیم سهراب

تقدیم به نگاه زیباتون

توت_فرنگی

من زنی در هجوم اشعارم
شعر هایی که عطر باران داشت
عطر نانی که تازه آب زدند
مثل خونم که در تو جریان داشت
.
بنشین زیر پای چشمانم
آنطرف تر ز اشک های سکوت
بشنو از من تویی که عاشقَمی
تا بگویم برای تو هر چه که بود
.
امکان مشاهده لینک های تایید نشده وجود ندارد!
مَرکبِ خوب من که چشمانت
عجزِ مردانگیست در تبِ زن
و غرورت که رام من شد و غم
جسم بی جان توست در شب من
.
بعد تو رودِ اشک ، دریا شد
موج ها قاتلانِ بی ثمرند
مردمِ شهر همه مشکوک اند
مثل کبریتِ سرد ، بی خطرند!
.
امکان مشاهده لینک های تایید نشده وجود ندارد!
در نبود تو این قفس خالیست
اینکه آوارگی درد من است
یک جهان زیر سینه ام بی توست
این دگر انتهای صبر من است
.
بعد تو کاسه کوزه هایم را
سر خودکار و شعر میشکنم
جای دردی که باید از تو بود
دو سه سیگارِ خیس میفِکَنم
.
امکان مشاهده لینک های تایید نشده وجود ندارد!
دست هایم که بوسه گاهِ تو اند
بی تو اینجا پناه گاهِ غم اند
چشم هایم که قبله گاهِ تو اند
به لبانی که رفته مینگرند
.
فکر کردی که میروی و دگر
همه ات میدود به دنبالت
جانت اما درون عشق من است
باشد آن سایه مفتِ اندامت
.
تنِ بی جان مبارکت باشد
عشق هم یک حصار بی الف است
باز خواهی دوید سوی خودم
زندگی ، چرخه های مختلف است
.
من زنم ، مثل کوه ، محکم و سخت
ایستادم چون انتخاب من است
و تو مردی اگر ، بیا و بگو :
شعرهای تو قتلگاه من است
@‌TooT_Farrangi
.
.
.
#‌_عاشقانه #‌_دلنوشته #‌_دکلمه #‌_احساسی #‌_کلیپ_عاشقانه #‌_تکست #‌_تکست_عاشقانه #‌_غمگین #‌_عشق #‌_قفس #‌_بوسه #‌_درد #‌_پناه #‌_غم #‌_سنگین #‌_مردانگی #‌_زن