یلدای بدون مادر چقدر سخته...

مادرم شب بی مادری را همچو یلدا میکنی یانه

مادرم یادت بخیر پارسال این موقع چه هیا هویی داشتی برای شب چله همه ماهارو دور هم جمع میکردی چه سفره ای پهن میکردی
میگفتم مامان چرا اینقدر خودتو اذیت
میگفتی همین دور هم بودنش لذت داره
اما امسال دیگه چله نشین تو هستیم
دیگه هیچ چیز بدون تو معنا نداره
حتی زمستون برفی یا
بهار سبز شب چله دیگه کتاب حافظ نداریم
جاش البوم عکس تو رو داریم
دیگه سفره نداریم
اما غصه زیاد داریم
دیگه اونهمه خوراکی های جور واجور نداریم